نام کتاب : الكافي ( الروضة من الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 243
[ عقبه أرشى و سوء قصد بجان پيغمبر - ص ] 178 - از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه فرمود : هنگامى كه ( منافقين در عقبه ) شتر رسول خدا ( ص ) را رم دادند شتر ( بسخن آمده ) برسول خدا گفت : بخدا سوگند گام برندارم و گرچه تكه تكه شوم ( و بهيچ وجه شما را بمخاطره نمىاندازم ) . توضيح - داستان رم دادن شتر رسول خدا ( ص ) را كه بوسيلهء منافقين مكه انجام شد طبرسى ( ره ) بطور تفصيل در كتاب احتجاج نقل كرده كه هر كه خواهد بدان جا مراجعه كند . 179 - مردى از امام صادق عليه السّلام روايت كند كه فرمود : اى كاش ما را هم كاروانى بود مانند خاندان يعقوب تا خداوند ميان ما و مردم حكم ميكرد و قضاوت ميفرمود . شرح - در اين كلام امام عليه السّلام چند احتمال است كه شايد بهتر از همه معنائى است كه مرحوم فيض ( ره ) از آن كرده است كه فرموده : اينكه امام عليه السّلام آرزو كرده كه كاش مانند اولاد يعقوب در شهرها مسافرت ميكرد بخاطر آزار و صدمات بسيارى بود كه در شهر خود از دست فاميل و حاكم ستمگر آن ميكشيد و ميديد كه هر روز يكى از عموزادگانش بسلطان وقت خروج ميكند و بدست او نابود مىشود ، و امثال اين گونه ناراحتىها ( پايان كلام فيض ) . و ممكن است مقصود از كاروان همان كاروانى باشد كه سر چاه آمدند و يوسف را از چاه بيرون آورده و با خود بمصر بردند و در نتيجه اين تصادف بود كه يوسف عزيز مصر گرديد ، و امام عليه السّلام آرزو ميكند كه اى كاش چنين كاروانى هم بما برميخورد و ما را از ميان اين مردم و اين شهر بيرون ميبرد تا خداوند ما را هم بمقام واقعى خود در ميان مردم برساند ، و اين احتمال را با اين شرح نديدهام كسى ذكر كرده باشد فقط در كلام مجلسى ( ره ) اشاره اى بدان شده است . 180 - اسماعيل بن محمد از امام صادق عليه السّلام روايت كند كه فرمود : خداى عز و جل فرمايد : من چنان نيستم كه هر سخنى را كه شخص حكيم و فرزانه اى ( بمن بگويد ) بپذيرم بلكه من نيت قلبى و تصميم درونى او را مىپذيرم ( يعنى بدلش نگاه ميكنم و دهن بين نيستم ) پس اگر نيت و تصميم قلبى او در مورد
243
نام کتاب : الكافي ( الروضة من الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 243