نام کتاب : الكافي ( الروضة من الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 136
پديد آيد ، پس از آن كف زمينى سفيد و پاك آفريد كه در آن شكاف و سوراخ و بلندى و پستى و درختى نبود ، پس از آن ، آن را بر هم پيچيد و بر زير آب نهاد ، سپس خداوند آتش را از آب آفريد پس آتش دل آب را شكافت تا از آب دودى برخاست بدان اندازه كه خدا ميخواست ، و خدا از آن دود آسمانى صاف و پاكيزه خلق فرمود كه نه در آن شكافى بود و نه سوراخى و اين است گفتار او كه فرمايد : « . . . آسمان كه خدايش ساخت ، و سقف آن را بالا برده و پرداخت ، و شبش را تاريك و روزش را برون آورد « ( سورهء نازعات آيه 27 - 29 ) . فرمود : در آن وقت نه خورشيدى بود نه ماهى و نه اختران و نه ابرى ، سپس آن را در هم پيچيد و بر زير زمينش نهاد ، آنگاه اين دو آفريدهء خود را مرتب ساخت و آسمانها را پيش از زمين برافراشت ، و اين است گفتارش عز ذكره كه ( دنبال آيات فوق ) فرمايد : « و زمين را پس از آن گسترش داد » يعنى آن را پهن كرد . مرد شامى عرضكرد : اى ابا جعفر ( پس معناى اين آيه چيست كه ) خداى تعالى فرمايد : « آيا ننگرند كسانى كه كافرند كه آسمانها و زمين پيوسته بودند و از هم بازشان كرديم » ( سورهء انبياء آيهء 29 ) امام باقر عليه السّلام باو فرمود : شايد تو پندارى كه آنها بهم بسته و چسبيده بودند و آنگاه يكى از آنها از ديگرى جدا شد ؟ عرضكرد : آرى ، حضرت باو فرمود : از پروردگار خويش آمرزش بخواه زيرا گفتار خداى عز و جل ( كه فرمايد ) : « بهم پيوسته بود » يعنى آسمان بود و باران نمىباريد ، و زمين بسته بود و دانه نميرويانيد ، و چون خداى تبارك و تعالى خلق را آفريد و از هر جاندارى در آن جايگير فرمود آسمان با آمدن باران از هم گشوده شد و زمين با روياندن دانه . شامى گفت : گواهى
136
نام کتاب : الكافي ( الروضة من الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 136