نام کتاب : الكافي ( أصول الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 365
داشته باشند ، ( 1 ) گفت : مگر پيغمبر صلَّى الله عليه و آله قرآن را تفسير نفرموده است ؟ فرمود : چرا تنها براى يك مرد تفسير كرد و شأن آن مرد را كه على بن ابى طالب است بامت خود گفت . مرد سائل گفت : اى ابا جعفر ، اين مطلبى است خصوصى كه عامه از مردم زير بار آن نروند ، فرمود خدا حتما ميخواهد كه در نهان پرستش شود تا برسد هنگام و زمانى كه دينش آشكار شود ، همچنان كه ( سالهاى اول بعثت ) پيغمبر صلَّى الله عليه و آله با خديجه در نهان پرستش خدا مىكرد تا زمانى كه مأمور باعلان گشت . مرد سائل گفت : آيا صاحب اين دين بايد آن را نهان كند ؟ فرمود : مگر على بن ابى طالب عليه السلام از روزى كه با رسول خدا صلَّى الله عليه و آله اسلام آورد آن را نهان نكرد تا زمانى كه امرش ظاهر گشت ؟ كار ما نيز همچنين است تا نوشته خدا مدتش برسد ( و هنگام ظهور امام زمان عليه السلام و آشكار شدن دين فرا رسد . ) شرح - جمله « فهل كان نذير » بنظر ما « فهل كان له بد » بوده و تصحيف شده است ، لذا همان طور ترجمه كرديم و حاصل استدلال امام عليه السلام بآيه شريفه ( 22 سوره 35 ) اينست كه خداى تعالى ميفرمايد در هر امتى بيم رسانى بوده است و اين امت هم بيم رسانى لازم دارد ، پيغمبر صلَّى الله عليه و آله تا زمانى كه زنده بود ، بيم رسان خدا بود نسبت بمردم مكه و مدينه و بساير بلاد و شهرها از جانب خود اشخاصى را ميفرستاد كه نمايندگان او و بيمرسانان از طرف او بودند ، پس در صورتى كه پيغمبر در زمان حياتش نايب و نماينده ئى معين كند ، چگونه براى پس از وفاتش نماينده اى معين نكند . در اينجا مجلسى ( ره ) اضافه ميكند كه نماينده در زمان حيات لازم نيست معصوم باشد ، زيرا خود پيغمبر صلَّى الله عليه و آله موجود است ، هر گاه نماينده خلافى مرتكب شود ، عزلش مىكند ولى نماينده بعد از وفات پيغمبر ، بايد معصوم باشد . زيرا اگر معصوم نباشد و گناهى از او سر زند امت حق عزل او را ندارند .
365
نام کتاب : الكافي ( أصول الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 365