نام کتاب : الكافي ( أصول الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 353
زمين هستند ) بآنها ملحق مينمايند . ( 1 ) آن مرد شمشيرى برآورد و گفت : هان اين شمشير از همان شمشيرها است ، پدرم فرمود : آرى بحق خدائى كه محمد را بر بشر برگزيد ، آن مرد نقابش را كنار زد و گفت : من الياسم ، اينكه از وضع شما پرسيدم بخاطر بىاطلاعيم نبود ، بلكه ميخواستم اين حديث ، موجب قوت أصحاب شما باشد و بشما خبر خواهم داد آيه ئى را كه خود ميدانيد و اصحاب شما اگر بآن آيه احتجاج كنند ، پيروز شوند . پدرم فرمود : اگر ميخواهى من آن آيه را بتو بگويم ؟ گفت : ميخواهم ، فرمود : شيعيان ما اگر بمخالفين ما ( اهل سنت ) بگويند : خداى عز و جل بپيغمبرش ميفرمايد ، ما قرآن را در شب قدر نازل كرديم - تا آخر سوره - ( كه معنى آيات اينست : تو چه دانى كه شب قدر چيست ؟ ، شب قدر از هزار ماه بهتر است ، در شب قدر فرشتگان و جبرئيل باجازه پروردگار خود ، براى هر مطلبى نازل شوند و تا دميدن صبح آنچه نازل مىشود سلام است [ براى هر مطلب سلامتى تا سپيده دم نازل شوند ] . آيا رسول خدا صلَّى الله عليه و آله چيزى ميدانست كه در آن شب نداند و در غير آن شب هم جبرئيل عليه السلام براى او نياورد ؟ ( يعنى آيا پيغمبر علمى از غير طريق وحى هم داشت ؟ ) مخالفين خواهند گفت : نه ، بآنها بگو : آيا آنچه را پيغمبر ميدانست ، جايگزينى براى اظهارش داشت ؟ ( يعنى چاره ئى داشت كه دعوتش را تبليغ نكند ؟ ) خواهند گفت : نه ، بآنها بگو : آيا در آنچه پيغمبر صلَّى الله عليه و آله از علم خداى - عز ذكره - اظهار ميكند ( و بمردم ميگويد ، ) اختلافى هست ؟ اگر گويند : نه ، بايشان بگو : پس كسى كه بر مسند حكم خدا نشسته و در حكمش اختلاف ميباشد ( مانند اجتهادات متناقص اهل سنت ) آيا مخالفت پيغمبر
353
نام کتاب : الكافي ( أصول الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 353