نام کتاب : الكافي ( أصول الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 302
بمحضر ائمه هدى عليهم السلام رسيده و انصافا سؤالاتى پر مغز و مشكل نمودهاند ولى پاسخ امام عليه السلام گاهى آن مشكلات را گره بگره باز كرده و گاهى چون خورشيدى تابان طلوع كرده و ظلمت متراكم شك و شبهه را يك مرتبه محو و نابود كرده است و سئوالكنندگان مغرور بعضى تسليم شده و ايمان آوردهاند و برخى با سكوت و خاموشى و خجلت و شرمسارى از مجلس برخاستهاند . مأمون عباسى خليفه كشور پهناور اسلام بهر منظورى كه بود بزرگترين دانشمندان زمان خود را از نقاط دور و نزديك كشور ، جمع ميكرد و اركان و رجال دولت را طلب مينمود و مجالسى تاريخى و شاهانه ترتيب ميداد و براى مناظره و مباحثه با اين نوابغ بشر ، امام هشتم شيعيان حضرت على بن موسى الرضا عليه السلام و ارواحنا فداه - را دعوت ميكرد ، شايد مأمون گمان ميكرد ، امام رضا عليه السلام در اين مجالس حاضر نخواهد شد و اگر حاضر شود سكوت خواهد كرد و اگر سخن گويد از عهده جواب همه برنيايد ، ولى خدا خواست كه آن مجالس تاريخى با شكوه برگزار شود ، بزرگ دانشمندان يهود و نصارى و مجوس هر چه در مدت عمر فرا گرفته بودند از حضرتش سؤال ميكردند و پاسخ ميشنيدند ولى همگى در برابر سؤالات كوتاه آن حضرت عاجز ميشدند همه آن سؤالات و جوابها بتفصيل نوشته شده و براى قضاوت امروز ما باقى مانده است . من نويسنده خدا را شاهد ميگيرم كه ايمانى كه از مطالعه همين احاديث و اخبار و جوابهائى كه ائمه عليهم السلام گفتهاند و نوشتهاند برايم حاصل مىشود ، راسختر و محكمتر از بيان هر معجزه و فضيلت است زيرا اگر همه چيز قابل جعل و تزوير باشد جواب علمى جعل بردار نيست زيرا تا جاعل بآن درجه اعلاى از علم و دانش نرسد كه بتواند هر سؤال مشكلى را جواب گويد نميتواند جعل كند و بنويسد ، اين است مقام علم امام و اما در مقام عمل از مبانى مذهبى ماست كه امامان و رهبران ما از گناه و خطا معصومند يعنى با استعداد و لياقتى كه خدا نسبت بآنها ميدانسته ، ايشان را پاك و معصوم آفريده است و گناه و اشتباه از آنها سر نزند ، همين مطلب را هم خود آنها فرمودهاند تا اشاره كنند كه اى بشر كنجكاو و خرده گير ، شما خود را ميبينيد كه چگونه سرا پا نقص و آلودگى داريد و در برابر مال و مقام و زيبائى عقل و دين خود را مىبازيد ، عربده ميكشيد و شكم يك ديگر را پاره ميكنيد ولى ما صريحا ميگوئيم كه طلا و نقره زرد و سفيد ما را نميفريبد خلافت و سلطنت شما نزد ما بيك نعلين پاره نميارزد اگر تمام دنيا را بما دهند كه بمورى ستم كنيم ، نميپذيريم ما دروغ نميگوئيم ما براى اطاعت حق شهادت و زندان را بر تعدى و تجاوز ترجيح ميدهيم ؟ ما در ميان شما و مانند شما ساخته شدهايم ، اگر ميتوانيد بر ما خورده اى بگيريد . متجاوز از دويست سال اين رهبران الهى در ميان همين مردم بودند و با آنها ازدواج و معاشرت كردند و احدى نتوانست لغزشى - العياذ با لله - بر آنها بگيرد ، چگونه بشر ميتواند بر آنها لغزشى بگيرد ، در صورتى كه معناى لغزش را آنها ميدانند و خود آنها ببشر فهمانيدهاند . پس از تأمل و دقت در آنچه گفتيم ، روشن مىشود كه چرا خدا مردم را بايشان ارجاع داده و چرا
302
نام کتاب : الكافي ( أصول الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 302