نام کتاب : الكافي ( أصول الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 158
بوده ( 1 ) و اسماء و صفات مخلوقند و معانى آنها و آنچه از آنها مقصود است همان خدائيست كه اختلاف و بهم پيوستگى او را سزاوار نيست ، چيزى كه جزء دارد اختلاف و بهم پيوستگى دارد ( نه خداى يگانه يكتا ) پس نبايد گفت : خدا بهم پيوسته است و نه خدا كم است و نه زيادست بلكه او بذات خود قديمست ، زيرا هر چيز كه يكتا نباشد تجزيه پذير است و خدا يكتاست و تجزيه پذير نيست و كمى و زيادى نسبت باو تصور نشود هر چيز كه تجزيه پذيرد و كم و زيادى نسبت باو تصور شود مخلوقى است كه بر خالق خويش دلالت كند ، اينكه گوئى خدا تواناست خبر داده اى كه چيزى او را ناتوان نكند و با اين كلمه ناتوانى را از او برداشته اى و ناتوانى را غير او قرار داده اى و نيز اينكه گوئى خدا عالمست ، با اين كلمه جهل را از او برداشته اى و جهل را غير او قرار داده اى و چون خدا همه چيز را نابود كند ، صورت تلفظ و مفردات حروف را هم نابود كند و هميشه باشد آنكه علمش هميشگى است . آن مرد عرض كرد ( اگر الفاظ از بين رود ) پس چگونه پروردگار خود را شنوا ميناميم ؟ فرمود : از آن جهت كه آنچه با گوش درك شود بر خدا پوشيده نيست ولى او را بگوشى كه در سر فهميده مىشود توصيف نميكنيم ، همچنين او را بينا ميناميم از آن جهت كه آنچه با چشم درك شود مانند رنگ و شخص و غير اينها بر او پوشيده نيست ولى او را به بينائى نگاه چشم توصيف نكنيم و همچنين او را لطيف ناميم براى آنكه بهر لطيفى داناست ( چيز كوچك و دقيق ) مانند پشه و كوچكتر از آن و محل نشو و نماى او و شعور و شهوت جنسى او و مهرورزى باولادش و سوار شدن بعضى بر بعض ديگر و بردن خوردنى و آشاميدنى براى اولادش در كوهها و كويرها و نهرها و خشكزارها ، از اينجا دانستيم كه خالق پشه لطيف است بدون كيفيت ، كيفيت تنها براى
158
نام کتاب : الكافي ( أصول الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 158