نام کتاب : الكافي ( أصول الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 127
رسول خدا : آمدهام تا در باره پروردگارت از تو سؤال كنم . اگر پاسخ سؤال مرا دادى ميپذيرم و گر نه برميگردم . فرمود : از آنچه خواهى بپرس گفت : پروردگارت در كجاست ؟ فرمود : او در همه جاست و در جاى محدودى نيست ، گفت : خدا چگونه است ؟ فرمود : چگونه توانم پروردگار مرا بچگونگى توصيف كنم در صورتى كه چگونگى مخلوقست و خدا بمخلوقش توصيف نشود ( زيرا وصف هر چيزى مختص خود او است و ديگرى كه آن وصف را ندارد نتوان بدان توصيفش كرد ) گفت : از كجا بدانيم تو پيغمبر خدائى ؟ چون اين بگفت هر سنگ و چيز ديگرى كه در اطرافش بود بلغت عربى واضح گويا شدند كه : اى « سبحت » او فرستادهء خداست . سبحت گفت : تا امروز مطلبى واضحتر از اين نديدهام سپس گفت : گواهم كه معبودى جز خدا نيست و توئى فرستادهء خدا . 10 - ابن عتيك گويد : سؤالى در باره صفت خدا از امام باقر ( ع ) نمودم حضرت دستش بسوى آسمان بلند كرد و فرمود : والاست خداى جبار ، والاست خداى جبار ، هر كه بآنچه آنجاست دست درازى كند هلاك گردد . باب ابطال ديدن خدا 1 - يعقوب بن اسحاق گويد : بامام حسن عسكرى ( ع ) نوشتم كه : چگونه بنده پروردگارش را پرستد در صورتى كه او را نبيند ، آن حضرت نوشت : اى ابا يوسف : آقا و مولا و ولينعمت من و پدرانم بزرگتر از
127
نام کتاب : الكافي ( أصول الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 127