نام کتاب : الكافي ( أصول الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 115
2 - از امير المؤمنين ( ع ) سؤال شد كه پروردگارت را بچه شناختى ؟ فرمود : بآنچه خودش خود را برايم معرفى كرده . عرض شد : چگونه خودش را بتو معرفى كرده ؟ فرمود : هيچ صورتى شبيه او نيست و بحواس درك نشود و بمردم سنجيده نشود ، در عين دورى نزديكست و در عين نزديكى دور ( با آنكه از رگ گردن به بندگانش نزديكتر است ، بندگان در نهايت پستى و او در نهايت علو است ) برتر از همه چيز است و گفته نشود چيزى برتر از اوست ، جلو همه چيز است و نتوان گفت جلو دارد ( پس جلو بودنش بمعنى تقدم رتبه و علت بودن اوست نه جلو بودن مكانى ) در اشياء داخل است نه مانند داخل بودن چيزى در چيزى ( بلكه بمعنى احاطه علم و تدبير و فيضش باجزاء ممكنات ) از همه چيز خارجست نه مانند چيزى كه از چيزى خارج باشد ( بلكه بمعنى شباهت نداشتنش بهيچ چيز ) منزه است آنكه چنين است و جز او چنين نيست ، و او سر آغاز همه چيز است . 3 - منصور بن حازم گويد : بامام صادق ( ع ) عرض كردم : با مردمى مناظره كردم و بايشان گفتم : خداى جل جلاله ، بزرگوارتر و ارجمندتر و گراميتر است از اينكه بسبب مخلوقش شناخته شود بلكه بندگان بسبب خدا شناخته شوند . فرمود : خدايت رحمت كناد . باب كمترين درجه خداشناسى 1 - فتح بن يزيد گويد : از حضرت ابو الحسن عليه السلام راجع بكمترين حد خداشناسى پرسيدم : فرمود : اقرار داشتن باينكه جز او خدائى نيست و مانندى ( در صفات ) و نظيرى ( در الوهيت ) ندارد
115
نام کتاب : الكافي ( أصول الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 115