responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 4


يا امير المؤمنين تو مىگويى خدا يكى است ؟ مردم بدو هجوم آوردند و گفتند : اى اعرابى نمىبينى در اين وقت جاى چنين سؤالى نيست ؟ امير المؤمنين گفت او را واگذاريد تا سؤال خود را بپرسد زيرا آنچه را او مىخواهد همانست كه ما براى آن مىجنگيم .
سپس گفت : اى اعرابى معنى اين سخن كه خدا يكىست ، داراى چهار معنى است . دو وجه آن بر خداى عز و جل روا نيست و دو وجه آن برايش ثابت است . اما آن دو كه بر او جائز نيست . يكم - آنكه كسى بگويد : يكى است از راه عدد و شمار و اين بر او روا نيست . زيرا آنچه براى آن دومى نباشد در سلسلهء اعداد داخل نمىشود . از اين جهت است اگر كسى بگويد خدا ( سومى از سه تاست ) كفر گفته است . دوم - هر گاه كسى بگويد او يكى از مردم است قصدش يكى نوعى است از جنس و اين سخن در حق او جائز نيست ، زيرا اين تشبيه و مانند كردن است در صورتى كه پروردگار ما برتر از آن است .
و اما آن دو وجهى كه در خدا ثابت است : يكم - آنكه كسى بگويد : خدا واحديست كه براى او در چيزها مانندى نيست و اين درست است ، زيرا پروردگار ما چنين است . دوم - آنكه كسى بگويد : خداى عز و جل احدى المعنى است ، مقصود آنكه بيش از معنى واحد نيست ، يعنى آنكه او در وجود منقسم نمىشود و ماده و صورت ندارد و نه در عقل و وهم قابل قسمت است ، يعنى جنس و فصل ندارد . و اين معنى درست است چون كه پروردگار ما نيز چنان است .
< فهرس الموضوعات > رها دادن منش موجودى را به منش موعودى < / فهرس الموضوعات > ترجمهء ( 2 ) رها دادن منش موجودى را به منش موعودى - رسول خدا ( ص ) گفته : « خوشا به حال كسى كه شهوت حاضرى را براى موعودى كه نديده رها كند » . يعنى شهوتى را رها كند به اميد آنكه خدا در آخرت به او پاداش خيرى دهد .
< فهرس الموضوعات > [ ستم سوار به پياده ] < / فهرس الموضوعات > ترجمهء ( 3 ) امام جعفر صادق ( ع ) گفته : « اگر سوار به پياده بگويد به من راه بده اين گفتار از جور شمرده مىشود » . يعنى سواره نبايد مزاحم پياده شود و از راه توانايى زور بگويد .
< فهرس الموضوعات > منشى از دين دوستى < / فهرس الموضوعات > ترجمهء ( 4 ) منشى از دين دوستى - امام جعفر صادق ( ع ) گفته : « از دين دوستى مرد است ، دوست داشتن برادران خود را » . يعنى اگر مردى دين خود را دوست دارد طبعا برادر دينى خود را نيز دوست دارد .

4

نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 4
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست