نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 274
بگوى ؟ . گفت : به تو نيازى ندارم . در اين هنگام خدا انگشترى به وى فرستاد كه شش جمله بر آن نقش بود چنين : معبودى جز خدا نيست ، محمد پيامبر ويست ، جنبش و توانايى جز به خدا نيست ، كار خود را به او برگزار ، به خدا تكيه كردم ، خدا مرا بسنده است . خدا به وى وحى كرد اين انگشترى را در دست كن كه من آتش را بر تو گلزار نمايم » . < فهرس الموضوعات > خدا شيعه را از شش چيز دور داشت < / فهرس الموضوعات > ترجمهء ( 707 ) خدا شيعه را از شش چيز دور داشت - امام صادق گفته : خدا شيعهء ما را از شش چيز دور داشته : ديوانگى ، خوره ، پيسى ، ابنه ، از زنا زاييده شوند يا توليد مثل از زنا كنند ، دست گدايى به مردم دراز نكنند . مفضل پور عمر گفته : از امام صادق شنيدم كه مىگفت : خدا شيعيان ما را از شش چيز نگاهداشته : آزمندى چون كلاغ ، زوزه كشى مانند سگ ، ملوط شدن يا زنا زاده بار آمدن يا زنا زاده بار آوردن ، يا از در سراها دست درويشى دراز كردن . < فهرس الموضوعات > امير المؤمنين به شش چيز بر ديگران مقدم شد < / فهرس الموضوعات > ترجمهء ( 708 ) امير المؤمنين به شش چيز بر ديگران مقدم شد - على بن ابى طالب گفته : ابو بكر و عمر و عثمان و طلحه و زبير و سعد و سعيد و عبد الرحمن بن عوف و ديگران از ياران به طلب پيامبر به در سراى ام سلمه آمدند و من بر در سرا نشسته بودم ، از پيامبر از من جستجو مىكردند گفتم : اكنون بيرون آيد ، بيرون آمد و دست خود را بر پشت من زد و گفت : زنده مانى اى پسر ابى طالب تو پس از من از شش چيز با مردمان پيش گيرى و بر آنها چيره شوى . در قريش كسى از ايشان نيست تو نخستين ايمان آورنده به خدا بودى و در فرمان او استوارتر و بعهد خدا وفاكنندهتر بودى و بر مردمان مهربانترى ، به داورى داناترى ،
274
نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 274