نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 186
سست انكارى راههايى دارد : سستى ؛ گول خوردن ؛ پشت گوش افكندن و آرزو داشتن ، آنكه سستى پيش گيرد دين حق را پس افكند ، پشت گوش افكندن كار را به تأخير مىافكند تا هنگامى كه مرگ فرا رسد . هر گاه آرزويى نبود انسان وظيفهء خود را مىيافت ، هر گاه انسان روش ناپسند بيمناكى خود را بداند از بيم و هراس درگذرد . راههاى كينهتوزى ، كبر و فخر و جانبدارى و تعصب است . آنكه كبر ورزد پس افتد ؛ آنكه فخر كند نابكار گردد ؛ آنكه جانبدارى كند پاى فشارى به گناه كند ؛ آنكه تعصب ورزد بد كردار است . آزمندى را چهار راه است : شادمانى ، سرخوشى ، ستيزگى ؛ فزونجويى . شادمانى كردن به درگاه خداى پسنديده نيست . سرخوشى - سرمستى در حكم خوشى فروشىست . ستيزگى انسان را گرفتار دامهاى گناه سازد ؛ افزونجويى : بدل كردن نيكىست بدان چه پست باشد اين بود دورويى و ستونهاى آن و راههاى آن » . ترجمهء ( 515 ) نجدهء خارجى چهار سؤال از ابن عباس كرد - امام صادق گفته : « نجدهء خارجى از ابن عباس چهار سؤال كرد : « آيا پيامبر زنان را به جنگ مىبرد ؟ . آيا به آنان چيزى از غنيمت بهرهيى مىداد ؟ خمس مال به چه كسانى مىرسد ؟ . يتيم چه هنگامى رسيده مىشود ، كشتن كودكان كفار چگونه است ؟ » . ابن عباس در جواب وى نگاشت : « پيامبر زنان را از غنيمت بهرهمند مىكرد اما به عنوان سهم نبود . ما اعتقاد داريم كه خمس از آن ماست ؛ گروهى مىپندارند از آن ما نيست ؛ ما نيز شكيبايى پيش گرفتيم ؛ يتيم هنگامى بالغ مىشود كه احتلام بيند مگر آنكه رشد و تميز نداشته باشد يا سبك مغز باشد در اين صورت خواستهء وى را سرپرست وى نگاهدارى مىكند . كودكان كفار را پيامبر نمىكشت ؛
186
نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 186