نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 205
چنان نبود كه هر كه از ياران پيامبر چيزى از او بپرسد پاسخ آن را درست دريافته باشد ، برخى چيزى مىپرسيدند اما در مقام دانستن آن بر نمىآمدند و سخنان او را در نمىيافتند ؛ راه دريافتن از پيامبر بر ايشان دشوار بود ؛ و مىخواستند كه بيابان گردى بيايد از او پرسش كند تا پيامبر جواب دهد و ايشان بشنوند ؛ من همه روزه نوبتى داشتم كه پيش پيامبر مىآمدم و هر شب نيز نوبتى داشتم ، مرا در اين دو نوبت آزاد مىنهاد كه هر گونه باشد من با وى باشم همهء ياران وى مىدانستند . كه با كسى از مردم اين سازش را كه با من دارد با ديگران ندارد . گاهى در سراى خود بودم بيشتر پيامبر در آنجا مىآمد و چون در پارهيى سراهاى او مىرفتم با من تنها مىنشست و زنان خود را از نزد من بيرون مىكرد و جز من كسى پيش او نمىماند ، و چون براى خلوت كردن در سراى من مىآمد ، فاطمه و كسى از فرزندان مرا بيرون نمىكرد ، هر گاه از او مىپرسيدم جواب مىداد و چون خاموش مىنشستم و سؤالها به پايان مىرسيد ، خود سخن مىگفت ، هيچ آيهيى از قرآن بر او فرود نمىآمد مگر آنكه براى من مىخواند و آن را روشن به من مىآموخت تا به خط خود مىنگاشتم ، تأويل و تفسير آن را به من مىآموخت و از خدا خواستى تا دريافت و بر - كردن آن را به من باز دهد از آن زمان تا كنون آيهيى از قرآن را فراموش نكردهام و هيچ دانشى كه مرا فرا داد از ياد نبردهام ، هر چه از حلال و حرام بود همه را به من آموخت آنگاه دست خود را بر سينهء من نهاد و از خدا خواست كه دل مرا از دانش و دريافت و نور حكمت انباشته گرداند ؛ پيامبر مىگفت : من از جهت فراموشى و نادانى در بارهء تو هيچ نگران نيستم » . ترجمهء ( 566 ) امام على بن ابى طالب گفته : « هر كه به اندازهء آنچه به وى نيكى شده نيكى كند عوض داده و هر كه دو برابر آن نيكى كند سپاسگزار است و هر كه سپاس كند جوانمرد است ، هر كه بداند هر چه كند به خود كند در مقابل نيكى خود مردمان را سهل انگار نداند و در برابر دوستى خويش دوستى از ايشان نخواهد ، از ديگران مزد آنچه براى خويش كنى و آبروى خويشتن به آن نگاهدارى مخواه . هر كه نيازى از تو خواهد آبروى خود را نگاه نداشته تو آبروى خود را نگاهدار و نياز وى را بر آر .
205
نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 205