responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 204


پيامبر آن اندازه به پيامبر دروغ بستند كه ايستاد و سخنرانى كرد و گفت : اى مردم دروغگويان بر من بسيار شدند . آنكه بر من از راه دانستن دروغ بندد در دوزخ باد ، پس از آن نيز بر وى دروغ بستند .
سخنان پيامبر از چهار كس به شما مىرسد كه پنجمى ندارد : يكم از مرد منافقى كه ايمان آشكار مىكند و با ظاهر سازى و بىدينى باطنى از دروغ بستن بر پيامبر پروا ندارد . هر گاه مردمان بدانند كه دو روى و دروغگوى ست از او نمىپذيرند . اما استدلال مردم اين است كه وى با پيامبر بوده و او را ديده و اين سخن را از او شنيده از اين جهت سخن وى را باور دارند ، در صورتى كه حقيقت وى را ندانند ، خدا پيامبر خويش را از دو رويان آگاهى داد و ايشان را به آنچه بايد وصف كرد و گفت :
چون آنان را بينى از ظاهر سازى ايشان در شگفت مانى و هر گاه سخنى گويند به آنان گوش فرا دهى اين دو رويان پس از پيامبر در ميان مسلمانان بوده‌اند و خود را به پيشوايان گمراهى و رهبران دوزخ نزديك مىكردند و به سود ايشان سخنان مىساختند تا آن پيشوايان ايشان را به كارهاى بزرگ بگماراند . مردمان هميشه پيرو فرمانروايان خوداند مگر آنكه خدا وى را نگاهدارى كرده باشد ، اين يكى از آن چهار كس است كه گفتم .
دوم - آنكه چيزى از پيامبر شنيده ليك آن را درست بر نكرده و قصد دروغ گفتن نيز نداشته اما درست در نيافته ؛ اين گفتار غلط در دست ويست ، بدان نظر مىدهد و عمل مىكند و آن را براى مردمان روايت مىكند و مىگويد از پيامبر شنيدم ، هر گاه مسلمانان بدانند غلط دريافته آن را نمىپذيرند ، چه بسا هر گاه خود نيز بداند كه غلط دريافته آن را رها سازد .
سوم - آنكه شنيده پيامبر دستورى داده و ندانسته كه بعدا از آن نهى كرده است ، يا شنيده از چيزى نهى كرده و ندانسته كه بعدا به آن فرمان داده ؛ حكم منسوخ را در ياد دارد و ناسخ آن را فراموش كرده يا ياد ندارد و هر گاه خود مىدانست كه منسوخ شده آن را رها مىكرد ، هر گاه مسلمانان نيز مىدانستند كه منسوخ شده آن را رها مىكردند .
چهارم - آنكه دروغ بر پيامبر نبسته و از بيم خدا و گرامى داشتن پيامبر ، دشمن دروغ است ، فراموشى نيز ندارد ، هر چه از پيامبر شنيده درست بر كرده و چنان كه شنيده بىكم و كاست مىگويد ؛ ناسخ را از منسوخ دانسته . به ناسخ كار مىبندد و منسوخ را رها مىكند . فرمانهاى پيامبر نيز چون آيات قرآن ناسخ و منسوخ دارد ، خاص و عام دارد ، محكم و متشابه دارد ؛ پيامبر عادت داشت كه سخنان دو روى مىگفته ، خدا در كتاب خود گفته : آنچه پيامبر به شما فرمان داد بدانيد و از آنچه شما را از آن باز داشت باز ايستيد ، آنكه مقصد خدا و پيامبر وى را ندانست در اشتباه مىافتد .

204

نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 204
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست