responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 67


راه خدا داد و چاه زمزم را كه براى آبيارى حاجيان حفر نمود زمزم نام نهاد و اگر نه چنين بود كه عبد المطلب تصميم قطعى گرفته بود بذبح فرزندش عبد الله ، همان طور كه ابراهيم بذبح فرزندش اسماعيل تصميم گرفت رسول خدا ( ص ) با انتساب باين دو بر خود نمىباليد كه اين دو هر دو ذبيحاند آنجا كه فرمود من فرزند دو ذبيح هستم و بهمان جهت كه خداى عز و جل حكم ذبح را از اسماعيل برداشت از عبد الله نيز برداشت كه پيغمبر و ائمه دين در نسل اين دو بودند و از بركت پيغمبر و ائمه ، خداوند ذبح را از آن دو برداشت و از اين رو بنا نشد كه مردم فرزندانشان را سر ببرند و گر نه در هر عيد اضحى بر مردم واجب بود كه فرزندشان را قربانى كنند و هر چه مردم تا روز قيامت بعنوان قربانى بكشند فداى اسماعيل خواهد بود .
[ كلام مصنف ] مصنف اين كتاب - خدا عزتش را مستدام بدارد - گويد : در اينكه ذبيح كيست ؟ روايات مختلف است در بعضى از روايات اسماعيل و در بعضى ديگر اسحق گفته شده است و اگر سند روايت درست باشد نميتوان ردش نمود ( و حتى الامكان بايد معناى موافقى در نظر گرفت ( لذا در مورد تعيين ذبيح بايد گفت :
كه ذبيح اسماعيل بوده ولى چون اسحق كه پس از او بدنيا آمد آرزو كرد كه كاش پدرش بذبح او مأمور ميشد تا او نيز مانند برادرش اسماعيل صبر و تسليم از خود نشان ميداد و در اجر و پاداش هم پايهء برادرش ميشد خداى عز و جل كه اين نيت را دانست بواسطهء همين آرزو او را در محيط فرشتگانش ذبيح ناميد و

67

نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 67
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست