نام کتاب : هشام بن الحكم ، مدافع حريم ولايت ( فارسي ) نویسنده : سيد أحمد صفائي جلد : 1 صفحه : 257
گردان روى گردانيد ، سپس فرمود روى كن روى نكرد ، آنگاه فرمود گردن كشى كردى پس او را لعنت فرمود ، سپس براى عقل 75 ياور قرار داد . هنگاميكه جهل ، كرامت و عطاء خدا را نسبت به عقل مشاهده كرد عداوت و دشمنى او را بدل گرفت و عرضه داشت پروردگارا اين هم مخلوقى مانند من است وى را گرامى و نيرومند فرمودى و من بر خلاف او نيروئى ندارم مرا هم مانند او سپاهى عطا فرما . خداى تعالى فرمود بلى ( به تو هم نيرو مىدهم ) چنانچه بعد از آن نافرمانى كنى تو را با سپاهت از جوار رحمتم بيرون سازم . جهل عرض كرد راضى شدم . پس به جهل هم 75 ياور عطا فرمود . و جنودى كه به عقل و جهل عطا فرموده از اين قرار است : خير ( نيك سرشتى ) كه وزير عقل است و شر ( بد سرشتى ) كه وزير جهل است . - ايمان و كفر - تصديق حق و تكذيب آن [1] - اخلاص ونفاق [2] - اميد و نا اميدى - عدل و داد و جور و ستم - خشنودى و خشم - شكران ( سپاس ) و كفران ( ناسپاسى ) - يأس و طمع - توكل به خدا و حرص و آز - مهربانى و خشونت - دانش و جهالت - پاكدامنى ( پارسائى ) و بى آبروئى ( هرزگى ) - زهد و رغبت به دنيا - ملايمت ( خوشخوئى ) و درشت خوئى ( بدخوئى ) - ترس از خدا و بى باكى - فروتنى و تكبر - تأنى ( آرامى ) و شتابزدگى - حلم ( بردبارى ) وسفاهت ( سبك سرى ) - سكوت و بيهوده گوئى - استسلام ( پذيرش ) و استكبار ( سركشى ) - تسليم و تجبر [3] - عفو و كينه - رحم و سنگدلى - يقين و شك - شكيبائى و بى تابى - گذشت و انتقام - توانگرى و درويشى - تفكر و سهو - حفظ و فراموشى - پيوستن رشته محبت و گسيختن آن - قناعت و آز - مؤاسات و خوددارى از آن - دوستى و دشمنى - وفا و غدر - طاعت و معصيت - خضوع و گردنكشى - سلامت وبلا - هوشمندى و كم هوشى -
[1] در نسخه اصول كافى بجاى تكذيب ( جحود ) ثبت شده بنابر اين ضد تصديق ، انكار است . [2] در نسخه اصول كافى ضد اخلاص ( شوب ) يادداشت شده بنابراين ضد اخلاص ، ريا خواهد بود . [3] در نسخه اصول كافى ضد تسليم را شك يادداشت كرده بنابراين مراد از تسليم ، اعتقاد و تصديق قلبى است .
257
نام کتاب : هشام بن الحكم ، مدافع حريم ولايت ( فارسي ) نویسنده : سيد أحمد صفائي جلد : 1 صفحه : 257