نام کتاب : هشام بن الحكم ، مدافع حريم ولايت ( فارسي ) نویسنده : سيد أحمد صفائي جلد : 1 صفحه : 256
و عنايت حق باشى او در عين نيرومنديش ناتوان تر و در عين شدت شر و بدى زيانش كمتر است . و هر كه اعتصام به خدا جويد به صراط مستقيم هدايت شود . اى " هشام " هر كه را خداوند به سه چيز گرامى دارد به حقيقت كه درباره او لطف فرموده است : 1 - عقلى كه او را از پيروى هوى نگاه دارد . 2 - دانشى كه او را از جهل برهاند . 3 - توانگريى كه او را از ترس درويشى ايمن سازد . اى " هشام " از اين دنيا و اهلش بر حذر باش چه مردم دنيا چهار گونهاند : 1 - مردى كه رهسپار ديار هلاكت است و آن كسى است كه با هواى نفس خويش هم آغوش باشد . 2 - دانش آموزى كه هر چه دانشش بيشتر شود تكبر و خود نمائيش نسبت به مادون خود بيشتر گردد . 3 - عابد نادانى كه ديگران را از نظر عبادت كوچك شمرد و دوست دارد كه او را تعظيم و تكريم نمايند . 4 - بينا و دانا و عارف به حقى كه عاجز است يا مغلوب و در نتيجه نمىتواند به آنچه مىداند قيام و اقدام نمايد و از اين رو غمگين است پس او افضل اهل زمان و از نظر عقل آبرو مندترين ايشان است . اى " هشام " عقل و سپاهش را بشناس تا از هدايت شدگان باشى . هشام : " عرض كردم ما نمىشناسيم مگر آنچه را كه شما بما بشناسانيد . امام - اى هشام همانا خداوند عقل را از نور خود در طرف راست عرش آفريد ( و او اولين مخلوق از روحانيان است ) پس از آن به او فرمود روى گردان ، روى گردانيد سپس فرمود روى كن ، روى كرد ، آنگاه فرمود تو را مخلوقى بزرگ آفريدم و بر تمام مخلوقم گرامى داشتم ، سپس جهل را از درياى تلخ تيره آفريد [1] و به او فرمود روى
[1] نظر به اينكه جهل از سنخ نيستى است مراد از آفرينش وى آفرينش تبعى يعنى ظهور و امتيازى است كه در اثر آفرينش عقل يافته است زيرا آنچه متعلق جعل واقع مىشود و مشمول افاضه هستى مىگردد عقل است كه از سنخ هستى مىباشد چنان كه تاريكه در اثر خلقت نور پديدار گشته جهل هم در اثر خلقت عقل خود را نشان داده است .
256
نام کتاب : هشام بن الحكم ، مدافع حريم ولايت ( فارسي ) نویسنده : سيد أحمد صفائي جلد : 1 صفحه : 256