نام کتاب : هشام بن الحكم ، مدافع حريم ولايت ( فارسي ) نویسنده : سيد أحمد صفائي جلد : 1 صفحه : 221
نكردن باشد ، بعضى از وجوه سابقه برمىگردد و با آنها فرقى ندارد . و اگر مراد واقعا تحقق فعل به مجموع دو قدرت و تأثير قدرت خدا و بنده در عرض يكديگر و شركت خداوند با بنده باشد صريحا مخالف با روايات و منطق اهل بيت است و موسى بن جعفر ( ع ) در پاسخ ابو حنيفه بالصراحه شركت خداوند را با بندگان در معاصى نفى فرموده است . در كتب معتبره روايت شده كه " ابوحنيفه " از " موسى بن جعفر ( ع ) " در حالى كه آن بزرگوار پسرى بود كه هنوز به حد بلوغ نرسيده بود پرسيد اى پسر ، معصيت از كيست ؟ حضرت در پاسخش تحقيقى فرمود كه خلاصهاش چنين است : واقع بحسب احتمال عقلى از سه حال بيرون نيست . يا از معصيت خداست ، يا از بنده ، يا از هر دو . اگر از خدا باشد خداوند عادل تر و منصف تر از اين است كه بر بنده ضعيف خود ستم روا دارد ، و او را بكارى كه نكرده مؤاخذه كند ، پس اين احتمال باطل است . و اگر از هر دو به شركت باشد شكى نيست كه خداوند شريك نيرومند است و شريك نيرومند به انصاف درباره بنده ضعيف سزاوارتر است . در اين صورت هم مؤاخذه ستمكارى است ، پس اين احتمال هم باطل است . و اگر از بنده است منفردا پس امر و نهى به او متوجه و كيفر و پاداش وى بجا خواهد بود . " ابو حنيفه " اين آيه را تلاوت كرد " ذرية بعضها من بعض والله سميع عليم " مرادش اين است كه اين خانواده فضيلت علمى را به وراثت از يكديگر دارا و همه از يك جنس مىباشند و به روايت " علامه مجلسى " در " جلد سوم بحار الانوار " " امام دهم ( ع ) " در رساله اهوازيه فرموده است . " عباية بن ربعى " از امير المؤمنين ( ع ) " از استطاعت و قدرت بندگان پرسيد فرمود آيا قدرت و استطاعت تو بر افعال بطور شركت و معيت با خداست ؟ يا قدرتت بر افعال بطور انفراد و استقلال است به نحوى كه نيازمند نباشى ؟ " عبايه " ساكت و متحير شد . حضرت فرمود : چرا پاسخ نمىدهى ؟ ! عرض كرد چه بگويم ؟ فرمود : اگر بگوئى بالاشتراك قادرم تو را مىكشم ، زيرا كه اين عقيده مستلزم شرك به خداست . و اگر بگوئى بالاستقلال قادرم نيز تو را مىكشم ، چه اين عقيده - موجب ضعف سلطنت الهى است . " عبايه " عرض كرد پس چه بگويم ؟ فرمود بگو
221
نام کتاب : هشام بن الحكم ، مدافع حريم ولايت ( فارسي ) نویسنده : سيد أحمد صفائي جلد : 1 صفحه : 221