responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : هشام بن الحكم ، مدافع حريم ولايت ( فارسي ) نویسنده : سيد أحمد صفائي    جلد : 1  صفحه : 172


" ابو شاكر " : اين دانش را از حجاز آورده اى يعنى از امام صادق ( ع ) - استفاده كرده اى .
3 - " علامه مجلسى " قدس سره " در جلد دوم كتاب بحار الانوار " در باب توحيد از " كتاب احتجاج طبرسى " روايتى از " هشام بن الحكم " آورده كه ما ترجمه آن را براى خوانندگان گرامى مىنگاريم :
" هشام بن الحكم " : " زنديقى " از " امام صادق " ( ع ) پرسيد آيا گفتار كسانى كه مىگويند : " از ازل با خدا طينتى بوده كه وى را آزار مىداده و به هيچ وجه توانائى نداشته كه از چنگال آن طينت موذيه خلاصى يابد مگر با آميخته شدن با آن ، لذا با آن طينت آميخته گشت و از آن حقيقت مختلط موجودات جهان را آفريد " صحيح است ؟
" امام " : مقام خدا برتر و ساحت وى از اين گونه نسبتها منزه و پاك است ، چقدر ناتوان است آن خدائى كه نتواند خود را از طينت موذيه نجات دهد ، با آنكه خدا بايد توانا باشد . اگر آن طينت زنده وازلى بوده ، پس خداى قديم دو تا بوده ، و با يكديگر امتزاج داشته‌اند و به شركت جهان را آفريده اند . اگر چنين باشد مرگ از كجا با خداى ازلى زنده امتزاج نمود ؟ ! " و چگونه مبدأ حيات و زندگانى گشته است ؟ ! اين مقاله مقاله جماعت ديصانيه است [1] كه عقايد آنان از منطق عقل دور



[1] " ديصانيه " گروهى از ثنويه هستند كه پيروان اين ديصان مىباشند . ابن ديصان قبل از مانى مىزيسته و مذهب وى با مذهب مانى نزديك به يكديگرند فقط در آميزش نور و ظلمت اختلاف دارند . چه ديصانيه را در اين موضوع دو قول است و به دو فرقه منشعب شده اند : 1 - فرقه‌يى كه گفته‌اند نور مىخواست ظلمت را از خود دور گرداند و هنگامى كه احساس خشونت و عفونت ظلمت را نمود ، بدون اختيار با او آميخته شد ، و هر چه سعى كرد خود را خلاص كند بيشتر گرفتار آيد . پيروان ابن ديصان در زمانهاى پيشين در نواحى بطايح بوده اند و در چين و خراسان جمعى از آنان پراكنده اند معبد و اجتماعى ندارند . وابن ديصان كتابهايى نوشته از جمله آنها كتاب نور وظلمت - كتاب روحانيت حق - كتاب متحرك و جماد است .

172

نام کتاب : هشام بن الحكم ، مدافع حريم ولايت ( فارسي ) نویسنده : سيد أحمد صفائي    جلد : 1  صفحه : 172
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست