نام کتاب : هشام بن الحكم ، مدافع حريم ولايت ( فارسي ) نویسنده : سيد أحمد صفائي جلد : 1 صفحه : 109
" يحيى " : امير المؤمنين امر مىكند كه صحت اين ادعا را بيان كن و توضيح ده چگونه مناظره شروع نشده مذهب او را باطل ساختى ؟ " هشام " : اين جماعت هميشه با ما در ولايت امير المؤمنين على ( ع ) متفق بودند تا قضيه حكمين اتفاق افتاد نظر به راضى شدن امير المؤمنين به حكومت حكمين او را تكفير نموده و به ضلالت نسبتش دادند و حال آنكه على از روى اضطرار و ناچارى به اصرار اصحابش تن به حكومت حكمين در داد . و اينك اين شيخ كه رئيس اصحاب خود مىباشد بدون اضطرار بلكه از روى اختيار دو مرد مختلف در مذهب را كه يكى او را تكفير و ديگرى او را تعديل مىنمايد حكم قرار مىدهد . اگر در اين تعيين حكم بر صواب است ، امير المؤمنين على ( ع ) اولى است به صواب . و اگر بر خطا كار كرده و كافر است ، پس ما را از نظر در حال خود آسوده ساخت ، زيرا كه گواهى بكفر خود داد و نظر در كفر و ايمانش اولى است از نظر در تكفير او على بن ابيطالب را . پس هرون اين نظر را پسنديد و به هشام جايزه داد او را به منزل خود روانه ساخت . ( 6 ) مناظره هشام بن الحكم با نظام در خلود " قاضى نور الله " از " كتاب مختار كشى " مناظره اى از " هشام بن الحكم " ذكر كرده كه ما خلاصه آن را براى خوانندگان محترم نقل مىكنيم : " نظام " - اهل بهشت بقاى ابدى در بهشت ندارند زيرا كه لازم مىآيد مانند خداوند براى هميشه باقى و ابدى باشند . " هشام " - هميشگى بودن ايشان در بهشت مستلزم مانند بودن آنان با خدا در ابديت نيست ، زيرا كه ايشان باقى با بقاء خداوند مىباشند ، و خداوند باقى و ابدى بدون مبقى و مؤيد است . " نظام " - البته محال است كه بهشتيان هميشه در بهشت باشند بلكه بر ايشان
109
نام کتاب : هشام بن الحكم ، مدافع حريم ولايت ( فارسي ) نویسنده : سيد أحمد صفائي جلد : 1 صفحه : 109