است و آنگاه كه امام به سوى عراق يا ايران رهسپار مىشود و در منطقه شقره يا شقرات كه احتمالا اردوگاه سپاه حضرت است ، فرود مىآيد . خبر مىرسد بار ديگر مردم مدينه دست به اقداماتى در مخالفت با حضرت زده و نماينده منصوب امام ( عليه السلام ) در مدينه را به قتل رساندهاند . امام ( عليه السلام ) به مدينه بازمىگردد و بيش از كشتارى كه لشكر اموى در واقعه مشهور " حره " از مردم مدينه داشت از آنان به قتل مىرساند و مجدداً مدينه را تحت فرمانروائى خود درمىآورد . شمار كشتگان حرّه با توجه به منابع تاريخى ، بيش از هفتصد شهيد ذكر شده است اما انقلاب و شورش حرّه عليه يزيد بن معاويه بعد از قيام امام حسين ( عليه السلام ) اتفاق افتاد و انقلابى بود بر حق و مشروع . بر خلاف طغيان اهل مدينه بر ضد امام مهدى ( عليه السلام ) . و تشبيه اين دو حادثه به يكديگر صرفاً به جهت تعداد كشتهگان آن حادثه است . صاحب كتاب " يوم الخلاص " در ص 265 بخشى از روايت سابق در تفسير عياشى را آورده و از آن چنين استفاده كرده كه حضرت فقط هنگام ورود به مدينه درگير نبرد خواهد شد . . . در حالى كه ملاحظه مىكنيد اين روايت بعد از ورود امام ( عليه السلام ) به مدينه از دو نبرد خبر مىدهد . رواياتِ كتاب يوم الخلاص نياز به دقت و بررسى دارد ، زيرا مؤلف آن به خود اجازه داده كه روايات را جزء جزء نموده و اجزاء بعضى را به برخى ديگر ضميمه نمايد ، آنگاه آن روايتِ تركيب شده را به مأخذى نسبت دهد كه تنها بخشى از روايت ، يا مشابه آن ، در مأخذ آمده است ! احتمال دارد هنگام ورود حضرت به مدينه عناصر باقى مانده حكومت و يا نيروهاى سفيانى ، مقاومتى از خود نشان داده يا نبردى بين آنان واقع شود و امام ( عليه السلام ) بر آنان پيروز گردد . ولى من روايتى كه نشانگر اين درگيرى باشد نديدم ، اما روايتى يافتم كه به رضايت اهل مدينه از حضور حضرت و عدم مقاومت آنها در برابر امام ( عليه السلام ) اشاره