مشابه حديث فوق از امام باقر ( عليه السلام ) روايت شده كه فرمود : " گويا مىبينم گروهى از مشرق زمين خروج كردهاند و طالب حقاند اما آنها را اجابت نكنند . مجدّداً بر خواسته هاشان تأكيد كنند ، اما مخالفان نپذيرند ، وقتى چنين شود ، شمشيرها را به دوش كشيده و در مقابل دشمن بايستند ، آنگاه پاسخ مثبت گيرند ، اما اين بار ، خودشان نپذيرند تا آنكه همه قيام كنند . و درفش هدايت را جز به دست تواناى صاحب شما ( حضرت مهدى ( عليه السلام ) ) نسپرند ، كشته هاى آنان شهيداند ، اگر آن زمان را درك مىكردم ، خويشتن را براى يارى صاحب اين امر ( يعنى امام زمان ( عج ) ) نگه مىداشتم " [1] از اين روايت ، چند نكته استفاده مىشود : اول : اينكه مطالب و محتواى اين روايت متواتر اجمالى است . يعنى آنچه در اين روايت آمده و محتواى اصلى آن را تشكيل مىدهد توسط جمعى از اصحاب پيامبر خدا نقل و با سندهاى مختلف بدست ما رسيده ، بطورى كه معلوم مىشود محتواى اين حديث توسط رسول خدا بيان شده است و مهمترين مطالب آن عبارت است از : الف : خبر دادنِ پيامبر اسلام ( صلى الله عليه وآله ) به مظلوميت اهل بيت بعد از خودش . ب : اينكه تنها گروهى كه حق آنان را استيفاء مىكنند كسانى هستند كه از مشرق به پا خاسته و مقدمه حكومت جهانى حضرت مهدى ( عليه السلام ) را مهيّا مىنمايند . ج : در پى به قدرت رسيدن همين افراد ، امام ( عليه السلام ) ظهور مىكند و آنان درفش خود را تسليم حضرت مىنمايند ، و سرانجام خداوند بوسيله وجود مقدس او ، اسلام را به جهانيان معرفى و زمين را پر از عدل و داد مىكند . دوم : مراد از اينكه گروهى از مشرق با درفشهاى سياه خروج مىكنند ، ايرانيانند ،