اين مسأله مورد اتفاق همه صحابه اى است كه اين روايت و مشابه آن را نقل كردهاند و نزد تابعين نيز كه روايت را از صحابه دريافت نمودهاند ، همين نظر وجود دارد . همچنين تمام مؤلفان بعدى ، در خلال قرن ها بر اين مسأله اتفاق نظر دارند ، بگونهاى كه ماجراى خروج صاحبان پرچم هاى سياه در نزد آنان ، امرى كاملا روشن و ثابت بوده است ، دليل اين ماجرا آن است كه هيچ يك از راويان و دانشمندان نگفتهاند كه ممكن است اين گروه مثلا اهل تركيه و يا هند يا جاى ديگرى غير از ايران باشند . بلكه عده اى از راويان و مؤلفان تصريح كردهاند كه آنان ايرانيانند ، حتى نام خراسانيها در برخى احاديث به چشم مىخورد . چنان كه در روايت مربوط به درفشهاى خراسان خواهد آمد . سوم : نهضت مذكور با نوعى مخالفت جهانى و جنگ روبرو خواهد شد ، و در ابتدا عليه حاكم خود آنان صورت خواهد گرفت اما نزديك ظهور تبديل به قيامى فراگير خواهد شد . چهارم : بر هر فرد مسلمان معاصر آنان واجب است كه به يارى آنان برخيزد هر چند كه در شرائط دشوارى بسر برد حتى اگر لازم باشد كه براى يارى آنان روى يخ و برف حركت نمايد . پنجم : اين روايت از آينده و غيب خبر مىدهد و يكى از معجزات نبوت نبى اكرم ( صلى الله عليه وآله ) است ، زيرا آنچه آن بزرگوار از مظلوميت اهل بيت ( عليهم السلام ) و آوارگى و پراكندگى آنان در چهار گوشه جهان اطلاع داده ، در طول قرون گذشته محقق شده است تا جايى كه ما خاندانى را در طول تاريخ و در سطح جهان سراغ نداريم كه مانند اهل بيت پيامبر ( صلى الله عليه وآله ) و فرزندان حضرت على ( عليه السلام ) و فاطمه ( عليها السلام ) با تبعيد و آوارگى مواجه شده باشند .