نام کتاب : صحيفة الحسن ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ جواد القيومي جلد : 1 صفحه : 18
مضطرب شد و با ناراحتى شديد فرياد زد : جلوى اين پسر را بگيريد كه با مرگش مرا در هم نكوبد ، من هرگز نمى خواهم اين دو پسر در جنگ كشته شوند ، زيرا نسل پيامبر قطع مى گردد . امام خود را به قلب دشمن فرو برد و امام حسن عليه السلام ترسيد مبادا پدرش ناگهان بدست شاميان كشته شود و گفت : چه ضرر دارد كه براى رساندن خود به يارانت كه در برابر دشمنند تلاش نكنى ، امام منظور پسرش را دانست و با آهنگى محبت آميز فرمود : پسرم براى مرگ پدرت روزى معين شده است كه از آن نمى گذرد و با كوشش نمى تواند آن را به تأخير افكند و نه مى تواند به آن شتاب ورزد ، به خدا قسم پدرت باك ندارد كه مرگ بسوى أو آيد يا أو بسوى مرگ رود . جنگ همچنان پيش مى رفت و پيروزى امام حتمى بود كه معاويه با استفاده از حيله گرى عمرو بن عاص دست به نيرنگ جديدى زد ، و دستور داد قرآنها را بر سر نيزه نمودند و مردم نادان قرآن ناطق را به خيال خام تمسك به قرآن رها ساختند و پراكندگى در لشكر باعث شد كه امام بر خلاف رضايتش حكميت أبو موسى اشعرى را بپذيرد ، عمرو بن عاص اين پير مرد ساده لوح را فريب داد و امام را از حكومت كنار زدند ، پس از آنكه عمرو بن عاص أبو موسى را فريب داد أو فرياد زد : تو را چه مى شود خدايت لعنت كند تو مثل سگى هستى كه زبان در آورده باشى ، عمرو بن عاص أو را به كنارى زد و گفت : تو مثل خرى هستى كه كتاب بارت كرده باشد . چون خبر دردناك خلع امام بوسيله أبو موسى بين مردم عراق پخش شد آتش فتنه زبانه كشيد ، امام در چنين موقعيت اسفناكى صلاح ديد كه
18
نام کتاب : صحيفة الحسن ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ جواد القيومي جلد : 1 صفحه : 18