responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شهاب ثاقب ( فارسي ) نویسنده : ملا محمد مهدي النراقي    جلد : 1  صفحه : 19


را در ميان در و ديوار فشرد ، چنان كه محسن نام پسرى كه در شكم داشت ساقط شد و به اندرون خانه رفت وعلى وزبير را بيرون آورده به عنف وشدّت تمام مىكشيدند و مىبردند و بنى هاشم و ساير جماعت از عقب ايشان مىرفتند و كوچه هاى مدينه از كثرت و ازدحام مردم پر شده بود وعلى مىگفت : « انا عبدالله و اخو رسوله » من بنده خدا و برادر رسول اويم ، مرا به كجا مىكشيد و به اين حال چرا مرا مىبريد وفاطمه بر در حجره ى خود ايستاده و زنان بنى هاشم در دور او جمع شده و فرياد مىكرد كه اى ابو بكر چه زود مردم را بر اهل بيت رسول خدا ( صلّى اللَّه عليه و آله وسلّم ) دلير كردى و حرمت خانواده رسالت را بردى . به خدا قسم كه من ديگر با ايشان [ حرف ] [1] نزنم تا از دنيا بروم وتتمه اين قضيّه كه بعد از آن كه على را به نزد ابو بكر بردند با او در خصوص بيعت چه گفتند و چه شنيدند وامر به كجا رسيد ، ان شاءاللّه بعد از اين در مقام خود مذكور خواهد شد وغرض در اينجا همين بيان اين ظلم بر على وفاطمه بود كه از اول خلفاء ايشان به اعانت خليفه دوم ايشان صادر شد و شبهه نيست كه هيچ فسقى بالاتر از ظلم نيست و هيچ ظلمى بدتر از ظلم بر خانواده رسول اللّه ( صلّى اللَّه عليه و آله وسلّم ) نيست .
پس اگر احدى از اهل سنّت بگويد كه اين ظلم نيست زهى ظالم و بى دين خواهد بود .
و اگر بگويد كه چنين ظلمى فسق نيست غريب احمق ونادان خواهد بود .
و اگر كسى از ايشان بگويد فسق منافى امامت نيست خلاف اجماع خود كرده خواهد بود زيرا كه همگى عدالت را شرط خلافت دانسته‌اند .
و اگر انكار اين قضيه را بكند و بگويد چنين امرى از ابو بكر صادر نشد چه بى خبر از كتابهاى خودشان خواهد بود و بعد از نقل كردن اين جمع كثير از علماء معتبرين ايشان ديگر انكار كردن باعث اين مىشود كه جميع كتابهاى ايشان لغو



[1] در اصل كلمه « حرف » نبود و شايد كلمه‌اى ديگر افتاده باشد .

19

نام کتاب : شهاب ثاقب ( فارسي ) نویسنده : ملا محمد مهدي النراقي    جلد : 1  صفحه : 19
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست