responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شهاب ثاقب ( فارسي ) نویسنده : ملا محمد مهدي النراقي    جلد : 1  صفحه : 185


وقرابت با هم نمى باشد و اين شعر هم مضمونش قريب به اين معنى از آن حضرت است ، همچنان كه در « نهج البلاغه » مذكور است :
« فان كنت بالشورى ملكت اُمورهم * فكيف بهذا و المشيرون غيّب .
و إن كنت بالقربى حججت خصيمهم * فغيرك أولى بالنّبى و أقرب » « 1 » يعنى اگر تو به شورى مالك امور مردم شدى ، پس چگونه مالك شدى وحال اين كه اكثر اهل مشورت حاضر نبودند و اين خطابى است به عثمان كه تو چگونه به شورى خليفه شدى ؟ وشورى آن است از مشورت با همه اهل حل و عقد بشود و در وقت شوراى عمر اكثر ارباب حل و عقد غايب بودند و اگر به قرابت پيغمبر ( صلّى اللَّه عليه و آله وسلّم ) مالك خلافت شدى و به اين احتجاج بر خصم خواهى كرد پس غير تو اولى و نزديك تر است به پيغمبر ( صلّى اللَّه عليه و آله وسلّم ) .
و اين شعر با عبارت مذكوره دلالت صريحه بر بطلان خلافت [ او ] دارد ، همچنان كه بر منصف مخفى نيست .
مجملاً امثال اين كلمات از آن حضرت در « نهج البلاغه » و در غير آن به حدّى است كه احصاء آن ممكن نيست و چنان چه ما خواهيم عشرى از آن را در اين جا ايراد كنيم از وضع وطور اين مختصر بيرون خواهيم رفت ، شكايت وتظلمى كه از آن حضرت از خلفاء ثلاثه و اذناب ايشان به ظهور رسيده از كثرت به حدّى نيست كه گفتنى ونوشتنى باشد .
گر بگويم شرح اين بى حدّ شود * مثنوى ، هفتاد مَنْ كاغد شود حافظ اين قصّه دراز است به قران كه مپرس عمروبن حريث روايت كرده است كه : آن حضرت هرگز بر منبر نرفت ، مگر آنكه در آخر كلامش فرمود كه : از روزى كه خدا پيغمبر ( صلّى اللَّه عليه و آله وسلّم ) را به پيش خود برد من هميشه مظلوم بودم .

185

نام کتاب : شهاب ثاقب ( فارسي ) نویسنده : ملا محمد مهدي النراقي    جلد : 1  صفحه : 185
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست