احاديث شعبه به دست ما داد ، ديديم در آن از آن احاديث وجود داشت ( كه معايب صحابه ذكر شده بود ) ، ( رفيق من ) خلف بن سالم همه را يادداشت كرد ولى من فقط سندهايش را نوشتم تا بدانم شعبه از چه كسانى روايت نقل كرده ، اما متن آن روايات را ننوشتم . من دوست ندارم اين احاديث را - كه در آن از اصحاب پيامبر ( صلى الله عليه وآله و سلم ) ( به بدى ) ياد شدهاند - كسى بنويسد . حلال و حرام و سنتى در آن نيست ! راوى گويد : پرسيدم : آيا بنويسم ( اشكالى دارد ) ؟ گفت : ( اصلا ) در آن احاديث نگاه نكن ! مگر چه مطلب علمى در آن وجود دارد ؟ ! به تعلّم سُنن ، فقه و آنچه برايت سودمند است مشغول باش . ( 1 ) 58 . ابوهمام حديثى نقل كرد كه در ضمن آن مطلبى در تنقيص و معايب صحابه بود ، او خيال مىكرد كه روايت در فضائل آنهاست ، مجلس بعد كه حاضر شد ، حاضرين ( تلاميذش ) بر او اعتراض كردند كه : حديث فاسد و پستى نقل كردى ! گفت : خطا كردم ، بر آن خط بكشيد و از من نقل نكنيد . ( 2 ) 59 . ابو بكر مروزى - در ضمن نقل مطلبى - گويد : احاديثى كه از ابراهيم بن سعيد جوهرى نوشته شده بود آوردند ( و از او خواستند كه عذر خويش را بيان كند ! ) او گفت : من همه اين روايات را براى اين مرد نقل نكردهام ، او براى خريد منزل من اقدام مىكرد ، گاهى هم مطالبى كه در كتاب بوده خودش نوشته ، بدون اينكه من براى او روايت كرده باشم . من بر اين احاديث خط مىكشم و اصلا چيزى از آنها را نقل نمىكنم . الان هم ( از اينكه چنين مطالبى در بين يادداشت هايم بوده ) استغفار مىكنم !