53 . كسى از احمد پرسيد : نظرت درباره عبيدالله بن موسى چيست ؟ اول از پاسخ دادن امتناع كرد ، ولى پس از پافشارى سائل گفت : دوست ندارم از او حديث نقل كنم ، او احاديثى روايت مىكند كه در آن عيب جويى از اصحاب پيامبر ( صلى الله عليه وآله و سلم ) وجود دارد . ( 1 ) 54 . در نقل ديگرى آمده كه احمد گفت : كسى - كه اميدوارم راستگو باشد - برايم نقل كرد كه : در راه مكه روايتى نقل شد كه در آن لعن معاويه بود ، عبيدالله بن عيسى گفت : آرى لعنت خدا بر معاويه و بر هر كسى كه حاضر نباشد او را لعن كند . احمد پس از نقل اين قضيه مىگفت : آيا چنين كسى اهليت دارد كه از او حديث نقل شود ؟ ! ( 2 ) 55 . اثرم گويد : نزد احمد بن حنبل بعضى از روايات نقل شد ، مانند مطلبى كه از زهرى نقل شده در دستور ابو بكر به خالد بن وليد در مورد ( كشتن ) على [ ( عليه السلام ) ] . او مىگفت : « چگونه چنين چيزى ممكن است ؟ ! » . براى او مطلب روشن نبود ! گفت : خوشم نمىآيد اين احاديث را بنويسى . ( 3 ) 56 . احمد بن حنبل درباره احاديثى كه در عيبهاى صحابه بود مىگفت : اين احاديث مردگان است . ( 4 ) 57 . او مىگفت : غندر - محمد بن جعفر - كتاب هايش را كه مشتمل بود بر
1 . كتاب السنّه 504 . 2 . كتاب السنه 505 . 3 . كتاب السنّه 505 . 4 . كتاب السنّه 506 .