چون اين روايت از جهات متعدد در مذمت عثمان بوده است - چنان كه شارحين آن تذكر دادهاند - لذا بخارى روايت را نقل كرده ولى به جاى عثمان لفظ « فلان » را به كار برده است . ( 1 ) 24 . در روايات عامه آمده : كسى نزد عمر آمد و پرسيد اگر جنب شوم و آب نداشتم چه كنم ؟ - و بنابر نقلى : اگر يك ماه يا دو ماه آب نيافتم وظيفه چيست ؟ - عمر گفت : نماز نخوان من باشم تا آب پيدا نكنم نماز نمىخوانم ! عمار به او يادآورى كرد كه زمان پيامبر ( صلى الله عليه وآله و سلم ) براى آنها اين مسأله پيش آمد و حضرت دستور به تيمم دادند . بخارى پاسخ عمر را - كه نماز نخوان من باشم تا آب پيدا نكنم نماز نمىخوانم ! - براى حفظ آبروى خليفه ! حذف كرده است . ( 2 ) 25 . عامه با اسناد فراوان آوردهاند كه عمر دستور سنگسار كردن زن ديوانه اى را داد . اميرمؤمنان ( عليه السلام ) از او پرسيد : تو دستور دادى كه او را سنگسار كنند ؟ گفت : آرى . فرمود : مگر فراموش كرده اى كه پيامبر ( صلى الله عليه وآله و سلم ) فرمود : قلم از سه گروه برداشته شده : كسى كه خواب است تا بيدار شود ، كودك قبل از احتلام ، و ديوانه تا زمانى كه جنونش بر طرف شود ؟ بخارى صدر روايت را - براى حفظ وجهه عمر ! - حذف كرده و فقط گفته : على [ ( عليه السلام ) ] به عمر گفت : مگر فراموش كرده اى كه . . . ( 3 )
1 . مراجعه شود به : صحيح مسلم 8 / 224 ، صحيح بخارى 4 / 90 ، فتح البارى 13 / 44 ، تسييد المطاعن 21 - 22 ( مطاعن عثمان چاپ سنگى ) . 2 . الغدير 6 / 84 . 3 . الغدير 6 / 102 - 103 .