استوقد ناراً ، فلمّا أضاءت ما حولها جاء الفراش - يتهافت من الدوابّ - إلى النار ، يقعن فيها ، وجعل يحجزهنّ ، ويغلبه فيقحمن فيها » . قال : « وذلك مثلي ومثلكم ، أنا آخذ بحجزكم ، هلمّوا عن النار . . هلمّوا عن النار . . فتغلبوني ، وتقحمون فيها » . ( 1 ) يعنى : مثل من و شما مانند مردى است كه آتشى برافروخت ، هنگامى كه گرداگرد آن روشن شد پروانهها به سوى آن آتش آمده و در آن مىافتند ، هر چه آن مرد آنها را منع مىكرد ، آنها بر او غلبه مىكردند و خود را در آتش مىافكندند . اين مثل من و مثل شماست ، من شما را از آتش مىگيرم ، ولى شما بر من غلبه مىكنيد و خود را در آتش مىافكنيد . ولى بخارى روايت را به اين صورت تحريف نموده : إنّما مثلي و مثل الناس كمثل رجل استوقد نارا فلما أضاءت ما حوله جعل الفراش وهذه الدواب التي تقع في النار يقعن فيها ، فجعل الرجل ينزعهن ويغلبنه فيقتحمن فيها ، فانا آخذ بحجزكم عن النار ، وهم يقتحمون فيها . ( 2 ) يعنى : مثل من و مردم مانند مردى است كه آتشى برافروخت . . . من شما را از آتش مىگيرم ، ولى مردم خود را در آتش مىافكنند » . 22 . بيهقى در سنن و ديگران آوردهاند كه : سعيد بن جبير گفت : روز عرفه نزد ابن عباس بوديم ، پرسيد : چرا مردم تلبيه نمىگويند ؟ ! گفتم : از معاويه مىترسند ! او از چادر بيرون آمد و گفت : لبيك اللهم لبيك . . بر خلاف ميل معاويه !
1 . الجمع بين الصحيحين 3 / 220 ، صحيح مسلم 7 / 54 ، با تفصيل بيشتر كنزالعمال 4 / 543 . 2 . صحيح بخارى 7 / 186 .