تأليفات مطاعن ( 1 ) با تمام سعى و تلاشى كه از زمان خلفا تاكنون بر كتمان ، منع از نقل و تدوين ، تحريف ، سوزاندن و نابود كردن روايات و كتب مطاعن شده است ولى در لابلاى كتب عامه - اعم از حديث ، تفسير ، تاريخ ، لغت ، فقه ، كلام و . . . - مطالبى باقى مانده كه از رفتارهاى ناپسند خلفاى جور و عده اى از صحابه پرده برمىدارد . ( 2 ) دانشمندان و نويسندگان شيعه - با تتبع و استقصاى اين موارد - بخش مطاعن كتب كلامى را به غناى خاص خويش رساندهاند . آنچه در اين باب اهميت بسزائى دارد آن است كه :
1 . طعن عليه بالقول إذا عابه . يعنى جايى گفته مىشود : بر او با كلامش طعنه زد كه معايب كسى گفته شود . ( مجمع البحرين 3 / 49 ، لسان العرب 13 / 266 ) . مطاعن ، مثالب ، مخازى ، مساوى ، و . . . همه به معناى رفتارهاى زشت و ناپسند ، معايب ، ننگها ، رسوايىها ، كارهاى ننگ آور است كه باعث خراب شدن وجهه كسى شود . 2 . ابن خلدون مىنويسد : تاريخ كبير طبرى مطمئن ترين كتاب در مورد خلافت اسلامى است ، او از ذكر مطاعن و شبهه افكنى در بزرگان امت از نيكان و عدول آنها - اعم از صحابه و تابعين - بسيار دورى نموده است ، در كلمات مورخين اخبار و آثار بسيارى وجود دارد كه مشتمل بر مطاعن و شبهاتى در مورد صحابه و تابعين است . اكثر اين آثار از اهل اهواء ( يعنى فرقههاى منحرف ! ) است . سزاوار نيست كه كتابها را با نوشتن آن سياه نمود ! ( تاريخ ابن خلدون 2 / ق 2 / 187 - 188 ) . چنان كه ملاحظه مىكنيد اين كلام هم بر تحريف تاريخ از ناحيه طبرى دلالت دارد كه او با سليقه خويش آنچه را در مورد برخى از صحابه ناگوار مىديده حذف كرده ; و هم بر اين نكته كه روايات مطاعن در كلام مورخين بسيار است .