نكته پنجم : آنچه در رفع اختلاف از اجتماع و ايجاد « اتحاد » اهميت بسزايى دارد ، ريشه يا بى و شناخت عوامل اصلى « اختلاف » و راههاى صحيح و مؤثر « اتحاد » است . آيا شروع اختلاف از همان جا نبود كه فرمان پيامبر ( صلى الله عليه وآله و سلم ) - مبتنى بر احضار قلم و كاغذ براى نوشتن سفارشى كه مانع از گمراهى امت شود - مخالفت شد ؟ ! كنار بستر حضرت نزاع و درگيرى شدّت گرفت ، و برخى با بى شرمى تمام گفتار زاده خطاب را تأييد مىكردند كه : پيامبر ( صلى الله عليه وآله و سلم ) هذيان مىگويد ! او را رها كنيد ! چه كسانى بودند كه با مخالفت كردن با آيات الهى و دستورات پيامبر ( صلى الله عليه وآله و سلم ) - مبتنى بر پذيرفتن سرپرستى امامان معصوم ( عليهم السلام ) و اطاعت از آنها - باعث تفرقه و اختلاف امت شدند ، و وحدت و يكپارچگى امت اسلامى را دستخوش هوى و هوس خويش قرار دادند ، و دستور خداوند به : ( وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعاً وَلاَ تَفَرَّقُوا ) ( 1 ) را زير پا گذاشتند ؟ ! حقيقت اين است كه تنها راه اتحاد ، اعتصام به حبل الله است كه در آيه شريفه آمده و در روايات به تعابير مختلف بدان تصريح شده ، و آن پذيرفتن رهبرى و ولايت اهل بيت ( عليهم السلام ) است . ( 2 ) حضرت زهرا ( عليها السلام ) در خطبه فدكيه مىفرمايد : « وجعل امامتنا أماناً من الفرقة » ( 3 ) . يعنى : خداى تعالى امامت ما خاندان را سبب جلوگيرى از اختلاف و تفرقه قرار داد . در بسيارى از روايات و زيارات اهل بيت ( عليهم السلام ) آمده است : « وبكم تمّت النعمة ،
1 . آل عمران ( 3 ) : 103 . 2 . مراجعه شود به بحار الانوار 24 / 82 . 3 . بحار الانوار 29 / 223 .