است كه به اعتقاد اهل سنت حضرت رسالت پناه ( صلى الله عليه وآله ) خليفه بر امت خود متعين نساخته بود ، پس ابو بكر در استخلاف عمر مخالفت جناب رسول خدا ( صلى الله عليه وآله ) را - به اعتقاد اهل سنت - هم كرده باشد چنانچه در كلام عبدالرزاق مذكور است كه : پيغمبر خدا ( صلى الله عليه وآله ) به اعتقاد ايشان - يعنى به اعتقاد اهل سنت - خليفه نكرد . ( 1 ) 99 . نصب عمر پيروى از سنّت پيامبر ( صلى الله عليه وآله و سلم ) در غدير ! ! سپس دهلوى در ادامه مطلب سابق گويد : و اگر ابو بكر هم اتباع سنت پيغمبر خود كرده ، بر امت خليفه [ تعيين ] كرد ، مخالفت از كجا لازم آمد ؟ ( 2 ) مؤلف ( رحمه الله ) مىفرمايد : كمال تعجب است كه خودش اقرار مىنمايد كه : نزد شيعه جناب رسول خدا ( صلى الله عليه وآله ) ، جناب اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) را خليفه كرده . باز خليفه نمودن ابو بكر عمر را - كه عين مخالفت رسول خدا ( صلى الله عليه وآله ) و معاندت به آن جناب است - موافقت ( و اتباع سنت پيغمبر ( صلى الله عليه وآله ) ) مىنامد . ( يعنى كاملا روشن است كه اگر او بر اين فرض پاسخ مىدهد كه پيامبر ( صلى الله عليه وآله و سلم ) اميرمؤمنان ( عليه السلام ) را به جانشينى نصب فرموده ; پس در اين صورت ديگرى حق انتخاب خليفه ندارد ، بلكه در اين صورت انتخاب كردن خليفه ، مخالفت صريح با جانشين منصوب از طرف آن حضرت است ) . ( 3 )
1 . گوهرمراد : 409 ، و رجوع شود به تشييد المطاعن 1 / 386 - 387 . 2 . تحفه اثنا عشريه : 269 ( طعن هفتم ابو بكر ) . 3 . مراجعه شود به تشييد المطاعن 1 / 387 .