نام کتاب : تحفة الأبرار الملتقط من آثار الأئمة الأطهار ( فارسي ) نویسنده : سيد محمد باقر شفتي جلد : 1 صفحه : 468
و شيخ طوسى در تهذيب [1] و نهايه [2] ، و ابن زهره در غنيه . و اين قول اگر چه ضعيف است لكن اجتناب أقرب به احتياط و أوفق به طريق سداد است . و هر گاه كسى اين كراهت را به عمل آورد اگر در اثناى أذان بوده باشد ، ظاهر اين است مقتضى اعادهء اذان نمىشود ، يعنى حكم به استحباب اعادهء أذان ثابت نيست مگر در صورتى كه تكلم بسيار نمايد به حدى كه مخل به موالات بوده باشد ، در اين صورت اعادهء أذان مستحب است ، لكن نه به جهت تكلم بلكه به جهت اخلال به موالات . و همچنين است هر گاه سكوت طويل در اثناى فصول أذان به عمل آورد كه منافى با صدق مؤذن بودن باشد ، در اين صورت نيز اعادهء أذان نمايد . و اما اگر تكلم در اثناى اقامه بوده باشد ، اين مقتضى اعادهء اقامه هست ، به اين معنى كه مستحب است اعادهء اقامه نمايد . مخفى نماند اين كراهت تكلم در اثناى اذان و اقامه در حق مؤذن و مقيم است . و اما غير مؤذن و مقيم از أهل جماعت ظاهر اين است كه كراهت در حق آنها ثابت نبوده باشد ، مگر بعد از گفتن قد قامت الصلاة در اقامه ، در اين وقت تشكيك در مرجوحيت تكلم نيست ، خواه در حق كسى كه اقامه مىگويد يا ديگرى ، بلكه جماعتى از معتمدين قدماى فقهاء مثل سيد مرتضى و شيخ طوسى در نهايه و مبسوط و ابن حمزه و غيرهم تصريح فرمودهاند به حرمت تكلم در حق كل اهل جماعتى كه مطلع شده باشند بر صدور قد قامت الصلاة از مقيم ، مگر كلامى كه متعلق به تقديم امام بوده باشد يا تسويه صفوف . و نصوص معتبره صريح است در اين مطلب ، بنابر اين طريقهء احتياط مقتضى اجتناب از آن است . و از جملهء مكروهات در اثناى اذان التفات نمودن مؤذن است به تمام بدن