نام کتاب : تحفة الأبرار الملتقط من آثار الأئمة الأطهار ( فارسي ) نویسنده : سيد محمد باقر شفتي جلد : 1 صفحه : 280
در وقت مشترك بوده باشد . در هر سه قسم لازم است كه به محض اطلاع بر حقيقت حال عدول نمايد از نماز لاحق بسوى نماز سابق ، يعنى قلب نيت نمايد از لاحق به سابق ، پس نزد خود قرار دهد كه اين نماز نماز ظهر است يا مغرب . قسم چهارم : آن است كه زمان شروع به نماز و زمان تذكر هر دو در وقت مختص به نماز متأخر بوده باشد ، مثل اين كه شروع به نماز عصر يا نماز عشا در آخر وقت نمود به اعتقاد اين كه ذمهء او از نماز ظهر يا مغرب برى شده ، در أثناء نماز به خاطر او آمد كه نماز ظهر يا نماز مغرب را اتيان ننموده ، در اين صورت بىاشكال عدول جايز نيست ، پس لازم است همان نماز را به قصد آن كه عصر يا عشاء است به اتمام رساند ، بعد از آن نماز سابق را قضا نمايد . قسم پنجم : آن است كه وقت شروع به نماز لاحق وقت مشترك بوده ، و وقت تذكر به حقيقت حال وقت مختص به نماز لاحق بوده ، و اين قسم اگر به نحوى است كه اگر عدول به نماز سابق نمايد و تمام كند متمكن از درك يك ركعت از نماز لاحق در وقت خود نخواهد شد ، باز عدول جايز نيست . و اگر چنين نبوده باشد يعنى بعد از عدول به نماز سابق و اتمام آن مىتواند يك ركعت از نماز لاحق را در وقت اتيان نمود ، خالى از اشكال نيست ، لكن باز ظاهر اين است كه عدول نتواند نمود . مخفى نماند از آنچه مذكور شد در قسم پنجم ظاهر مىشود حكم ششم . مقام دوم : آن است كه ظهور فساد اعتقاد بعد از فراغ از نماز بوده باشد ، احتمالات سابقه در اينجا نيز جارى است . توضيح حال مقتضى اين است كه گفته شود : كه فراغ از نماز لاحق يا در وقت مختص به نماز سابق است ، يا در وقت مشترك است ، يا در وقت مختص به نماز لاحق خواهد بود . و بر جميع تقادير زمان شروع در نماز لاحق يا موافق است با زمان فراغ يا مخالف ، پس احتمالات
280
نام کتاب : تحفة الأبرار الملتقط من آثار الأئمة الأطهار ( فارسي ) نویسنده : سيد محمد باقر شفتي جلد : 1 صفحه : 280