نام کتاب : تحفة الأبرار الملتقط من آثار الأئمة الأطهار ( فارسي ) نویسنده : سيد محمد باقر شفتي جلد : 1 صفحه : 239
بوده باشد ، يعنى اگر بودم و چنين مىنمودم ، با وجود اين معترف اين هستم و مىدانم كه نتوانستم از عهدهء شكر پستترين نعمتى از نعمتهاى تو برآمده باشم . في الواقع چنين است ، چه هر گاه فرض شود همان نعمت كه پستتر از آن در بين نعم الهى جل شأنه نبوده باشد معدوم شود ، و فرض شود كسى مالك جميع خزائن أرض بوده باشد و صرف كند در ايجاد آن ، متمكن از ايجاد آن نخواهد شد ، پس همان نعمت كه پستترين نعمتها است مقاومت كرد با مجموع خزائن عالم به علاوه ، پس چگونه مىتواند شد كه كسى از عهده شكر آن برآمد باشد ، پس حقوق غير متناهيه الهيه كه در حق هر فرد از أفراد ناس ثابت است عقل قاضى بر اين است كه اداى شكر آنها را نموده باشد از عهدهء آن بر نمىتواند آمد . پس چاره ندارد مگر اين كه روز و شب أوقات را صرف تضرع و ابتهال به درگاه حضرت ذو الجلال نموده باشد ، و اعتراف به عجز از اداى شكر حقوق الهيه نموده باشد ، و در مقام توجه تام به درگاه خالق أنام همين اخلال به شكر اگر چه مستند به عجز بوده باشد از أعظم معاصى در نظر او مىباشد ، لهذا مبالغهء در اعتراف به معاصى مىنمايد . اين است كه سيد الساجدين عليه السّلام در فقرهء ثانيه از دعاء مذكور فرموده ، و حاصل معنى آن اين است : كه اى معبود و خداوند من هر گاه بكنم جميع معادنى كه در دنيا مىباشد به چنگهاى خودم ، و زراعت كنم همه زمين دنيا را به معونت مژهاى چشم خود ، و بنالم از خوف و خشيت توبه حدى كه جارى شود از آب چشم من مثل درياهاى آسمانها و زمينها ، خون و چرك هر آينه كم خواهد بود در جنب بسيار چيزهايى كه بر من واجب است از حقوق تو ، و في الواقع چنين
239
نام کتاب : تحفة الأبرار الملتقط من آثار الأئمة الأطهار ( فارسي ) نویسنده : سيد محمد باقر شفتي جلد : 1 صفحه : 239