نام کتاب : تحفة الأبرار الملتقط من آثار الأئمة الأطهار ( فارسي ) نویسنده : سيد محمد باقر شفتي جلد : 1 صفحه : 225
مىشوند ، هر يك به اعتقاد خود تحفه به عنوان هديه مىبرند ، هر كسى آنچه را كه برده به اعتقاد خود چيزى نفيس دانسته ، بعضى في الواقع نفيس و مطابق واقع بوده بر خلاف بعضى ديگر ، هر گاه چيز نفيس به شرافت قبول مشرف شود و غير نفيس مردود شود باعث خجلت و انفعال آورنده ، و موجب روسياهى و شرمسارى او مىشود ، لهذا جلالت و بزرگى مقتضى اين است كه غير نفيس و غير قابل را نيز به شرافت قبول بگرداند ، تا آن عبد ذليل به مذلت خجلت و انفعال مبتلى نگردد . بعد از آن كه نظم كلام به اينجا رسيد ، مناسب دانست كه عنان قلم را در ميدان وصف نبذهاى از عبادات صادره از اركان دين و مقربين بارگاه رب العالمين جلوه داده باشد ، شايد اطلاع بر آن موجب تيقظ از خواب غفلت ما غافلان ، و باعث تنبيه از مفاسد سكرت أهل طغيان شود . بدان كه روايت شده كه خلاق عالم را ملايكه چندى هستند در آسمان هفتم از وقتى كه خلق شدهاند تا روز قيامت آنها در سجودند ، أعضاء و جوارح آنها از خوف و خشيت الهى جل شأنه پيوسته در لرزه و ارتعاش است ، از هر قطره از اشكهاى آنها كه منفصل مىشود ملكى خلق مىشود ، و اين صنف از ملايكه به اين حالت هستند تا روز قيامت . بعد از آن كه روز قيامت شد سر را از سجده بر مىدارند ، عرض مىنمايند در مقام اعتذار : ما عبدناك حق عبادتك . و از سرور عالم و فخر بنى آدم صلوات اللَّه و سلامه عليه در بيان حال شريف آن حضرت در مقام عبادت مروى است كه آن حضرت وقتى كه به نماز مىايستادند از شدت گريه از خوف الهى صدايى از سينه مبارك آن سرور شنيده مىشد ، مثل صداى جوشش ديك بر روى آتش . و روايت شده كه آن سرور از خوف الهى اينقدر مىگريستند تا بىخود مى
225
نام کتاب : تحفة الأبرار الملتقط من آثار الأئمة الأطهار ( فارسي ) نویسنده : سيد محمد باقر شفتي جلد : 1 صفحه : 225