responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اللهوف في قتلى الطفوف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس    جلد : 1  صفحه : 274


هنگامى كه مردم كوفه ، سخن ابراهيم را شنيدند ، اظهار داشتند : " اى ابا اسحاق !
( كنيه ابراهيم ) آيا ما با يك انگشترى بايد بيعت كنيم ؟ اين امر كار درست و عاقلانه اى است ؟ بلكه پنجاه نفر از مشايخ و بزرگان خود را به مدينه اعزام مىكنيم تا با خود محمد حنيفه ملاقات نمايند . اگر نمايندگى مختار از جانب او صحيح باشد ، پس با رضا و رغبت كامل با او بيعت مىنماييم و به خدمتگزارى او تا آخر عمر قيام مىورزيم و اگر صحت نداشته باشد ، تنها با يك انگشتر كه نمىشود بيعت كرد . " مختار گفت : " پس اين كار را انجام دهيد . " آنان پنجاه تن از بزرگان كوفه را به مدينه اعزام نمودند . وقتى به مدينه رسيدند ، از محمد حنفيه اجازه خواستند و او اجازه داد . آنان وارد خدمت او شدند و عرض كردند : " اى پسر أمير المؤمنين ! مختار به سوى ما آمده است و ادعا دارد كه از سوى شما آمده است . همراه او انگشترى از خاك و گل مىباشد و اظهار مىدارد كه انگشترى شما است . وى مىخواهد ما به خونخواهى امام حسين ( ع ) و ياران او قيام كنيم . " محمد حنفيه پاسخ داد : " من انگشترى ارسال ننموده ام ، ولى او را دوست داريم و ولايت ما بر همگان لازم است ، خواه ذمى باشد يا زنجى ( زنگبارى ) . مختار خونخواهى حسين و دفاع از حريم اهل بيت ( ع ) را عنوان كرده است ، بر شما واجب و لازم است از او حمايت كنيد و همراه او مجاهده نماييد و هم اكنون انگشتر خود را به او و به شما هديه مىكنم و او را سرپرست شما قرار مىدهم . از او حمايت و نصرت داشته باشيد . " همگى با رضا و رغبت ، با گرفتن انگشتر ، كلام او را پذيرفتند و همان ساعت به كوفه بازگشتند . هنگامى كه به قادسيه رسيدند ، مختار بازگشت آنان را شنيد . خدمتگزار خود ، مطيع را خواست و به او گفت : " به قادسيه برو و از آنان خبرى بگير . اگر آنان همراه با ولايت من برگشته اند ، پس تو در راه خدا آزاد هستى و اگر اين گونه نبود ، هرگز برنگرد ! " خدمتگزار مختار به قادسيه عزيمت نمود و مشاهده كرد كه آنان از مردم قادسيه براى مختار بيعت مىگيرند ، پس به سوى آقاى خود مختار برگشت و خبر را گزارش

274

نام کتاب : اللهوف في قتلى الطفوف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس    جلد : 1  صفحه : 274
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست