نام کتاب : اللهوف في قتلى الطفوف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 265
چهار هزار وپانصد نفر از شيعيان و دوستداران اهل بيت ( ع ) محبوس بودند و طول اقامت زندان برخى از آنان ، به اوايل حكومت معاويه ، يعنى حدود 25 سال مىرسيد . به حدى كه آنان توان كمك و يارى ابا عبد الله حسين ( ع ) را پيدا ننموده بودند . آنان در زندان فقط يك روز در ميان به غذاى بسيار نا مطبوع دست پيدا مىنمودند و روز ديگر گرسنه مىماندند . پيك خبر هلاكت يزيد ، پيش از بصره به كوفه رسيده بود . آن روز ابن زياد در كوفه نبود . مردم كوفه به قصر ابن زياد حمله بردند ، غلامان و نگهبانان قصر را كشتند ، اموال و دارايى او را به يغما بردند و محبس او را باز گشودند و زندانيان را آزاد كردند . در جمع آنان شخصيتهايى مانند : سليمان بن صرد خزاعى ، ابراهيم بن مالك اشتر نخعى ، ابى صفوان ، يحيى بن عون و صعصعة بن صوحان عبدى و ديگر شجاعان و قهرمانان از ياران و هواخواهان حضرت على ( ع ) بودند كه همگى آزاد گشتند . آنان پس از آزادى از زندان ، اموال دار الإماره را به تصرف خود در آوردند و صدماتى به آن وارد ساختند . پس از اين وقايع بود كه قاصد ، خبر مرگ يزيد را به بصره برد وابن زياد از هلاكت يزيد مطلع گرديد . هنگامى كه خبر مرگ يزيد به ابن زياد رسيد ، همان دم مردم را از هر سو در مسجد گرد آورد و بر منبر رفت و با صداى بلند اعلام نمود : " اى مردم بصره ! و اى جماعت عرب ! بدانيد من عازم شام هستم . نيازهايى دارم كه بايد با امير مؤمنان در ميان بگذارم . حاضران شما به غايبانتان برساند . خداوند متعال آن فردى را كه شايسته حكومت بود اختيار نموده است . يزيد بن معاويه از دنيا رفته است . من از طرف خود ، خليفه و نايب نافذ امرى را به جا مىگذارم ، پس از من ، از او اطاعت نماييد . من هم اكنون عازم شام هستم و نامه ها و دستورهاى من پشت سر هم به شما خواهد رسيد . " پس از سخنرانى او ، مردم گفتند : " اطاعت مىكنيم . " سپس او خليفه و جانشين خود را معرفى نمود و حوايج مردم را بر آورد . عطايا و هدايايى به آنان داد ، سپس همراه
265
نام کتاب : اللهوف في قتلى الطفوف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 265