responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني    جلد : 1  صفحه : 987


و اين عمر بن خطاب است كه در حق اهل شورا گواهى مى دهد كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در حال رضايت از آنها از دنيا رفت آن گاه همين عمر دستور مى دهد كه اگر اهل شورا در تعيين خليفه تأخير كردند گردن همه را بزنند ! تازه اين دستور پس از آن بود كه از هر كدام نكوهشى به عمل آورد و درباره آنها چيزها گفت كه اگر امروزه عامه آن سخنان را از كسى بشنوند جامه اش را در گردنش پيچند و براى دادخواهى نزد سلطان كشند و در حضور سلطان به رافضى بودن وى گواهى دهند و خون او را حلال شمارند . در صورتى كه اگر ايراد به صحابه رفض مى بود عمربن خطاب رافضى ترين مردم و امام همه رافضى ها بوده است .
و نيز شايع و مشهور است كه عمر گفت : ( بيعت با ابى بكر باشتاب صورت گرفت و خدا شر آن را بازداشت ، هر كه به مانند آن عمل كند او را بكشيد ) . و اين طعن و ايراد به آن عقد بيعت و نكوهشى از آن بيعت اصلى است . و نيز نقل شده كه در نماز از ابو بكر ياد مى كرد و درباره عبد الرحمن فرزند ابو بكر مى گفت :
( او حيوان بدى است و با اين حال از پدرش بهتر است ) ! و نيز درباره سعدبن عباده كه رئيس و سركرده انصار بود مى گفت : ( سعد را بكشيد ، خدا سعد را بكشد . او را بكشيد كه منافق است ) . و نيز ابوهريره را دشنام داد و به روايت او ايراد گرفت ، و خالد بن وليد را دشنام داد و در دينداريش طعنه زد و حكم به فسق و وجوب قتل او نمود . و نيز عمرو بن عاص و معاوية بن ابى سفيان را خائن خواند و به دزدى از اموال عمومى و زمين خوارى نسبت داد . و او خيلى زود به بدى مى شتافت و بد بر خورد و دشنامگوى به همه بود و در ميان صحابه كمتر كسى بود كه از شر زبان و دست او سالم مانده باشد و از همين رو با همه فتوحاتى كه در زمان او انجام گرفت او را دشمن داشته و روزگار او را ناخوش مى داشتند .
سؤال اين است كه چرا عمر احترام صحابه را مانند عامه ( زمان ما ) پاس نمى داشت ؟ بالاخره يا عمر خطاكار بود يا عامه .

987

نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني    جلد : 1  صفحه : 987
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست