responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني    جلد : 1  صفحه : 904


شنيدم كه مى گفت : فرداى ليلة الهرير ديديم چيزهايى شبيه پرچم پيشاپيش شاميان در وسط لشكر برابر جايگاه على و معاويه افراشته است ، خوب كه نگاه كرديم ديديم قرآن هايى است كه بر سرنيزه ها آويخته اند و بزرگ ترين قرآن هاى لشكر بود ، آنها سه نيزه را به هم بسته و قرآن مسجد اعظم را به آن آويخته و ده تن آن را نگه داشته بودند ، ابو جعفر و ابوالطفيل گفتند : با صد عدد قرآن با على روبرو شدند و در هر يك از دو طرف راست و چپ نيز دويست قرآن قرار داده بودند كه مجموعا پانصد قرآن بود .
ابو جعفر گويد : سپس طفيل بن ادهم در برابر على عليه السلام ايستاد وابوشريح جزامى در برابر ميمنه وورقاءبن معمر در برابر ميسره ايستادند ، سپس فرياد زدند : اى گروه عرب ، خدا را درباره زنان و دختران در نظر گيريد ، اگر شما كشته شويد فردا چه كسى در برابر روم و ترك و فارس مقاومت خواهد كرد ؟ خدا را درباره دينتان در نظر گيريد ، اين كتاب خدا ميان ما وشما داورى كند .
على عليه السلام گفت : خداوندا ، تو مى دانى كه اينان طالب كتاب نيستند ، پس ميان ما و آنان حكم كن ، كه تو حق آشكارى .
در اين هنگام ياران على عليه السلام اختلاف نظر پيدا كردند ، گروهى گفتند : جنگ ، و گروهى گفتند : داورى كتاب خدا ، اينك كه ما را به حكم كتاب خدا فرا خواندند ديگر جنگ روا نيست . اينجا بود كه آتش جنگ خاموش شد و بار سنگين خود را فرو نهاد .
سپس حدود بيست هزار تن از ياران على عليه السلام غرق در زره و سلاح جنگى در حالى كه شمشيرها به دوش نهاده و پيشانيهاشان از سجده سياه شده بود نزد آن حضرت آمدند و مسعر بن فدكى و زيدبن حصين و تنى چند از قاريانى كه بعدا جزء خوارج درآمدند پيشاپيش آنها بودند ، آن گاه حضرتش را به اسم نه به لقب اميرمؤمنان صدا زدند كه : اى على ، دعوت اين قوم را كه تو را به داورى كتاب

904

نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني    جلد : 1  صفحه : 904
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست