responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني    جلد : 1  صفحه : 903


مثل او نيستى ، او با تو بر سر چيزى مىجنگد و تو بر سر چيز ديگر ، تو مى خواهى زنده بمانى و او طالب شهادت است ، و عراقيان در صورت پيروزى تو از تو بيم دارند ولى شاميان در صورت پيروزى على از وى بيم ندارند ، پس چيزى را به آنان پيشنهاد كن كه چه بپذيرند و چه رد كنند ميانشان اختلاف خواهد افتاد ، آنان را به كتاب خدا دعوت كن كه ميان تو و آنان داورى كند ، و تو با اين كار به هدف خود در برابر آنان دست يافته اى ، و من پيوسته همين نظر را داشتم ولى گذاشتم تا وقت نياز به تو بگويم . معاويه آن را پسنديد و گفت : راست مى گويى .
نصر گويد : عمرو بن شمر از جابربن عمير انصارى روايت كرده كه گفت :
. . . سوگند به خدايى كه محمد را به حق به پيامبرى برانگيخت ما نشنيده ايم كه از روزى كه خداوند آسمانها و زمين را آفريده هيچ رئيس قومى به اندازه على عليه السلام به دست خود اين همه دشمن را از پاى در آورده باشد ، آن حضرت طبق آمار شمارندگان بيش از پانصد نفر از سران عرب را كشت ، با شمشير كمانى خود به ميدان كارزار آمده و مى گفت : عذرم به پيشگاه شما و خداوند در اين كار پذيرفته است ، من مى خواستم اين شمشير را بشكنم ( يا غلاف كنم ) ولى يك سخن رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم مرا از آن بازداشت ، من با ذوالفقار در دفاع از آن حضرت مى جنگيدم و او مى فرمود : ( شمشيرى جز ذوالفقار ، و جوانمردى جز على نيست ) .
راوى گويد : ما شمشير را از او مى گرفتيم و خود پيش مىافتاديم ولى باز آن را از دست ما مى گرفت و خود را به عرض صف دشمن مى زد و در ميان آنها نفوذ مى كرد ، به خدا سوگند كه هيچ شيرى خشمگين تر و ضربه زننده تر از او بر دشمنش نبود .
نصر گويد : عمرو بن شمر از جابر نقل كرده كه گفت : من از تميم بن حذيم

903

نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني    جلد : 1  صفحه : 903
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست