نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 901
كه خبر را درست نقل مى كند و متهم به گرايشى خاص و دست بردن و تحريف در خبر نيست و از رجال اصحاب حديث است . وى گويد : عمرو بن شمر از ابى ضرار از عمار بن ربيعه روايت كرده كه گفت : على عليه السلام در روز سه شنبه دهم ربيع الاول سال 37 - يا دهم ماه صفر - نماز صبح را با مردم در تاريكى گزارد ، سپس با سپاه عراق به سوى شاميان تاخت و مردم هر گروهى پرچمهاى خود را به دست داشتند و شاميان نيز به سوى اهل عراق تاختند . هر دو طرف تلفاتى دادند ولى اهل شام بيشتر ضربه ديدند و به همين جهت از جنگ خسته شدند و تن به كشته شدن ندادند و اركانشان سست شد . مردى از سپاه عراق سوار بر اسبى سياه و سرخ و دراز دم در حالى كه غرق در سلاح بود و تنها چشمهايش ديده مى شد و نيزه به دست داشت بيرون آمد و با نيزه اى كه در دست داشت به سر عراقيان مى زد و مى گفت : خدايتان رحمت كند ، صفهاى خود را مرتب كنيد ، چون صفها و پرچمها مرتب شد رو به آنها و پشت به شاميان كرده ، به حمد و ثناى الهى پرداخت و گفت : سپاس خداى را كه عموزاده پيامبر خود را كه پيش از همه اسلام آورد و هجرت كرد و شمشير خدا بود كه بر سر دشمنانش فرود آورد در ميان ما قرار داد ، بنگريد ، چون آتش جنگ شعله ور شد و غبار نبرد برخاست و نيزه ها درهم شكست و اسبان ، دلاوران را به جولان آوردند و جز هياهوى سپاهيان به گوش نرسيد در پى من روان شويد و به دنبال من حركت كنيد . آن گاه بر شاميان حمله كرد و نيزه اش را در دل آنان شكست و بازگشت ، ديديم مالك اشتر است . و مردى از شاميان بيرون آمد و در ميان دو صف صدا زد : اى ابا الحسن اى على ، به جنگ من بيا . على عليه السلام به سوى او بيرون شد تا آن كه در ميان دو صف گردن اسبهاشان نزديك هم قرار گرفت ، وى گفت : اى على ، تو در اسلام و هجرت تقدم دارى ، مى خواهى مطلبى را بر تو عرضه كنم كه سبب حفظ اين
901
نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 901