نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 898
مانند كسى است كه كوه را با سنگريزه و دريا را با قطره قياس گيرد ) . مرگ بر مردمى كه عقب زدند كسى را كه خدا پيش داشته بود ، و پيش داشتند كسى را كه خدا عقب زده بود ، چنان كه ابن ابى الحديد گويد : ( شگفتا از مردمى كه تو را با آن پايگاه بلند عقب زدند در صورتى كه گونه ديگران در جاى قدم تو قرار دارد ) ! نيز ابن ابى الحديد گويد : امام عليه السلام فرمود : ( من در جنگ جمل گرفتار چند شخصيت بودم : دليرترين مردم ، توانگرترين و بخشنده ترين مردم ، فرمانبردارترين مردم از مردم ، مكارترين و زياده طلب ترين مردم . [1] من گرفتار زبير شدم كه هيچ گاه از حريف روى برنتابيد . و گرفتار يعلى بن منيه كه مال را بر شتران بسيارى بار مى كرد و به هر مردى سى دينار و يك اسب مى داد تا با من بجنگند . و گرفتار عايشه كه هر اشاره اى با دست مى كرد مردم بدان سو مى رفتند و از او پيروى مى كردند . و گرفتار طلحه كه به عمق او در زياده طلبى ( يا نخوت و تكبر ) نمى توان رسيد و به مكرش دست نتوان يافت ) . و آورده است كه : ( حضرتش عثمان بن حنيف را به سوى طلحه و زبير فرستاد ، رفت و بازگشت و گفت : اى اميرمؤمنان ، دست خالى بازگشتم . فرمود : هرگز ، بلكه دست پر بازگشتى و به خير رسيدى . سپس فرمود : شگفتا كه اين دو در برابر ابو بكر وعمر تسليم بودند و با من مخالفت مىورزند ! در صورتى كه به خدا سوگند مى دانند كه من از ابو بكر وعمر كمتر نيستم . خداوندا ، آن دو را بگير و به كيفر خود برسان ) . آرى ، تنها كينه اى كه از او به دل داشتند همين بود كه حضرتش ايمان به خداى عزيز حميد داشت ، و تنها سبب منع او از خلافت عدالت گرايى حضرتش