responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني    جلد : 1  صفحه : 895


به كتاب خدا و سنت رسول خدا و سيره شيخين ابو بكر وعمر رفتار كنى . [1] على عليه السلام فرمود : بلكه به كتاب خدا و سنت رسول خدا و نظر خود رفتار مى كنم .
عبد الرحمن رو به عثمان نمود و همين پيشنهاد را به وى كرد و عثمان پذيرفت . دوباره پيشنهاد را به على عليه السلام تكرار كرد و آن حضرت همان پاسخ داد ، عبد الرحمن سه بار اين پيشنهاد را تكرار كرد و چون ديد كه على عليه السلام از رأى خود باز نمى گردد و عثمان پاسخ مثبت مى دهد با عثمان دست بيعت داد و گفت : سلام بر تو اى اميرمؤمنان .
گويند : على عليه السلام به عبد الرحمن گفت : به خدا سوگند ، تنها بدين دليل چنين كردى كه همان اميدى را به وى بسته اى كه رفيقتان به دوست خود داشت ، خداوند ميان شما اختلاف افكند و به شومى عطر منشم دچارتان كند [2] . گويند :
چندى بعد ميان عثمان وعبد الرحمن اختلاف افتاد و تا دم مرگ با يكديگر سخن نگفتند . [3] براى روشن شدن بيشتر مظلوميت و دردمندى و تأثر على عليه السلام از اين شورا به سخن حضرتش در همين زمينه بنگريد كه فرمود : ( من بر اين مدت در از و محنت جانكاه صبر كردم تا دومى هم درگذشت و در وقت مرگ خلافت را در گروهى قرار داد كه مرا يكى از آنان پنداشت ، خدا به فرياد رسد از اين شورا ! كى در نابرابرى من با اولى آنان ترديدى وجود داشت كه اينك در كنار اين گونه افراد



[1] - معلوم نيست چگونه مى توان به كتاب خدا و سنت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و سيره شيخين عمل كرد در حالى كه جمع بين اضداد است ، زيرا تاريخ گواه مخالفتهاى صريح آنان با كتاب و سنت است ! ( م )
[2] - منشم نام زن عطارى بود در مكه و طايفه خزاعه و جرهم هر گاه مى خواستند به جنگ يكديگر روند از او عطر مىخريدند ، و هر گاه از عطر او استفاده مى كردند كشتار سنگينى ميان آنان رخ مى داد . از اين رو وى ضرب المثل شد و مى گفتند : شوم تر از عطر منشم . ( لسان العرب )
[3] - شرح نهج البلاغة 1 / 187 .

895

نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني    جلد : 1  صفحه : 895
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست