نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 875
جرى ساخته و اين شعر او شما را مغرور نموده كه : فلو كنت بوابا على باب جنة * لقلت لهمدان ادخلوا بسلام ( اگر من دربان بهشت باشم قبيله همدان را گويم كه به سلامت داخل شويد ) . سپس گفت : نامه اى به او دهيد و حاجت او و قومش را برآوريد . [1] 14 - ام الخير باقيه بنت حريش عمر رضا كحاله گويد : وى از صاحبان فصاحت و بلاغت بود ، پس از آن كه معاويه براى والى خود در كوفه نوشت كه ام الخير بنت حريش را نزد من فرست بر معاويه وارد شد . . . معاويه به اطرافيانش گفت : كدام يك از شما سخن ام الخير را به ياد دارد ؟ مردى گفت : من آن را به ياد دارم اى اميرمؤمنان كه وى جامه اى زبيدى پرحاشيه به تن داشت و بر شترى خاكسترى رنگ سوار بود و پيرامون او را گرفته بودند ، او در حالى كه تازيانه اى كه رشته هايش واتابيده بود در دست داشت مانند شتر نر خشمگين فرياد مى زد : ( اى مردم ، از پروردگارتان پروا كنيد كه زلزله قيامت حادثه هولناكى است . [2] خداوند حق را واضح و دليل را آشكار و راه را روشن و نشانه را بلند نموده و شما را در تاريكى مبهم و كور و شب تار و سياه رها نساخته است ، پس به كجا مى رويد خداى رحمتتان كند ؟ آيا از اميرمؤمنان مىگريزيد يا از جنگ ؟ يا از اسلام روگردان شده ايد يا از حق برگشته ايد ؟ مگر نشنيديد كه خداوند مى فرمايد : و محققا شما را مىآزماييم تا مجاهدان و صابران از شما را بازشناسيم و اخبار ( و اعمال ) شما را آشكار كنيم ) . [3]
[1] - أعلام النساء 2 / 270 ، العقد الفريد 1 / 344 . [2] - سوره حج / 1 . [3] - سوره محمد صلى الله عليه و سلم / 31 .
875
نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 875