responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني    جلد : 1  صفحه : 873


پوشيده بماند و جايگاهش فرو دست باشد ، اما مطلب همان است كه خنساء گفته است :
وإن صخرا لتأتم الهداة به * كأنه علم في رأسه نار ( صخر كسى است كه رهنمايان از او پيروى مى كنند ، گويى او پرچمى است كه مشعلى بر سر آن است ) .
من اميرمؤمنان را به خدا سوگند مى دهم و از او مى خواهم كه مرا از آنچه معافيت خواسته ام معاف بدارد . معاويه گفت : چنين كردم ، اينك بگو حاجتت چيست ؟ سوده گفت : اى اميرمؤمنان ، تو امروز سرور و زمام دار اين مردمى ، و خدا تو را از كار ما و حقوقى كه از ما بر عهده تو نهاده بازخواست خواهد كرد ، و افرادى هستند كه پيوسته با تكيه به عزت و قدرت تو مزاحم ما مى شوند و ما را مورد ضرب و جرح قرار مى دهند و مانند سنبل درو مى كنند و چون گاو لگد مال مى كنند و بدترين شكنجه ها را به ما مى دهند و بهترين اموال ما را مىچاپند ، همين بسربن ارطاة از سوى تو بر ما وارد شد ، مردان مرا كشت و مالم را گرفت ، و اگر بنا بر فرمانبردارى نبود ما هم از خود دفاع مى كرديم ، پس يا او را از ديار ما عزل كن كه تو را سپاس گزار خواهيم بود و اگر نه به تو خواهيم فهماند .
معاويه گفت : آيا مرا به قوم خود تهديد مى كنى ؟ تصميم دارم تو را بر شتر مست و بى جهاز سوار كنم و نزد او فرستم تا حكم خود را درباره تو جارى سازد .
سوده سر به زير افكند و گريست ، سپس اين اشعار را سرود :
صلى الاءله على جسم تضمنه قبر * فاصبح فيه العدل مدفونا قد حالف الحق لايبغى به بدلا * فصار بالحق والايمان مقرونا ( درود خدا بر آن بدنى كه قبرى آن را در آغوش گرفته كه عدل در آن مدفون شده است ) .

873

نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني    جلد : 1  صفحه : 873
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست