نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 867
نزديك مى ساخت چندان با هيبت بود كه در حضورش جرأت سخن گفتن نداشتيم . آن بزرگوار - كه درود خدا بر او باد - اهل ديانت را بزرگ مى شمرد و بينوايان را به خود نزديك مى ساخت . نه نيرومند به باطل او طمع داشت و نه ناتوان از عدالتش نوميد بود . به خدا سوگند يك شب به چشم خود ديدم كه در محراب عبادت ايستاده بود - در وقتى كه تاريكى شب همه جا را فرا گرفته و ستارگان غروب كرده بودند - و دست به محاسن گرفته بود و مانند مار گزيده به خود مى پيچيد و چون مصيبت زده مى گريست و مى گفت : اى دنيا ، ديگرى را بفريب ، آيا متعرض من شده اى و به من رو آورده اى ؟ هيهات كه من تو را سه طلاقه كرده ام و رجوعى در كار نيست ، عمرت كوتاه ، خطرت بزرگ و عيشت ناچيز است ، آه از توشه اندك و سفر در از و راه ترسناك ! سخن ضرار كه به اينجا رسيد اشك معاويه بى اختيار فرو ريخت و گفت : خدا رحمت كند ابو الحسن را ، به خدا سوگند همين گونه بود كه گفتى . اكنون اى ضرار بگو ببينم چگونه بر او اندوه مى برى ؟ گفت : شبيه مادرى كه فرزند عزيزش را در دامنش سر بريده باشند ، كه اشكش باز نمى ايستد و دردش پوشيده نمى ماند . معاويه دستور داد كه مال فراوانى به او دهند ، او نپذيرفت و بازگشت در حالى كه بر اميرمؤمنان عليه السلام ندبه مى كرد . [1] 11 - بكاره هلاليه عمر رضا كحاله گويد : وى از زنان عرب موصوف به شجاعت و دلاورى و فصاحت و شعر و نثر و خطابه بود ، او در جنگ صفين از ياران على عليه السلام به شمار بود و در آنجا سخنرانيهاى پرشور حماسى مى كرد و مردان جنگى را تشويق
[1] - اشعة الانوار في فضل الحيدر الكرار / 326 وسفينة البحار 2 / 657 ، ماده وصف .
867
نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 867