نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 843
صرف نظر از همه اينها ، امام عليه السلام در سياست و تدبير خود مصلحت اسلام را بر حق شخصى خود مقدم مى شمرد و در راه مصلحت اسلام و ترقى و پيشرفت و برپايى آن بر پايه هاى استوار خود فداكارى مى نمود . ابن ابى الحديد گويد : كلبى روايت كرده است كه : هنگامى كه على عليه السلام خواست به سوى بصره حركت كند ايستاد و براى مردم سخنرانى كرد و پس از حمد و ثناى الهى و درود بر رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : چون خداوند پيامبر خود صلى الله عليه و آله و سلم را قبض روح نمود قريش حكومت را در انحصار خود گرفت و ما را از حقى كه از همه مردم به آن شايسته تر بوديم كنار زد ، من ديدم كه صبر بر اين كار بهتر از تفريق كلمه مسلمانان و ريختن خون آنهاست و مردم تازه مسلمانند و دين مانند شيرى در مشك در حال زده شدن است كه كمترين كوتاهى فاسدش مى كند و اندك سهل انگارى آن را فرو مى ريزد ، و گروهى كار را به دست گرفتند كه در كار خود از هيچ كوششى دريغ نكردند ، سپس به سراى پاداش منتقل شدند و خدا عهده دار محو گناهان و گذشت از لغزشهاى آنان است . [1] اما طلحه و زبير ديگر چه مى گويند ؟ آنان كه به اين امر راهى ندارند ! آنان حتى يك سال يا چند ماه صبر نكردند كه بر من شوريدند و از بيعت من سر بر تافتند و در امرى با من نزاع كردند كه خداوند براى آنان راهى بدان ننهاده بود ، آن هم پس از آن كه از روى رغبت و دل خواه با من بيعت كردند ، آنان خواستند از مادرى شير بخورند كه شيرش خشكيده ، و بدعتى
[1] - اين سخن - به فرض صحت نسبت آن به امام - از روى تقيه و مماشات با مردم است ، زيرا هر چه بود گذشته بود و آن حضرت در فتنه جديدى قرار داشت كه مى بايست همه توجه خود را بدان منعطف سازد ، با توجه به اين كه فرمود : ما را از حق خود كنار زدند ، من هم براى حفظ وحدت مسلمين و مصلحت دين ساكت ماندم نه آن كه آن را قبول داشتم ، و در آخر هم دعا مى كند كه خداوند از گناهان و لغزشهاشان درگذرد ، و همه اينها نوعى تعريض و نكوهش از خلفاى قبل بوده است . ( م )
843
نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 843