نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 842
لذت گرايان و زيور پسندان دنيوى به معاويه گرايش دارند كه هر خواسته اى را در اين زمينه بر مى آورد و هر آرزويى را بر آورده مى كند و ماليات مصر را يك جا طعمه عمروعاص مى سازد و براى ذوالكلاع و حبيب بن مسلمه آنچه اميد دارند و درخواست مى كنند به گردن مى گيرد ، ولى على عليه السلام در بيت المال مسلمين كه امانت دار آن است هرگز از جاده شريعت و حكم آيين اسلام تجاوز نمى كند تا آنجا كه خالدبن معمر سدوسى وقتى مى خواست علباء بن هيثم را از على عليه السلام جدا كند و به معاويه پيوند دهد به او گفت : ( اى علبا از خدا بترس و به فكر خويشان و خود و اقوامت باش ، تو چه مى خواهى و آرزو مى كنى در نزد مردى كه من از او خواستم تا چند درهم ناقابل بر سهم حسن و حسين بيفزاييد كه به زندگى سخت خود سامان بخشند و او زير بار نرفت و عصبانى شد و چنين نكرد ) . اما مسأله عقيل ، نزد من صحيح آن است كه راويان مورد وثوق همه بر اين عقيده اند كه وى پس از وفات اميرمؤمنان عليه السلام نزد معاويه رفت . [1] اشكال هفتم : او اشتباه مى كرد كه براى خود پاسدار نمى گذاشت ، زيرا مى دانست كه دشمن فراوان دارد با اين حال خود را نمىپاييد ، و شب هنگام با يك پيراهن ورداء به تنهايى بيرون مى رفت و همين باعث شد كه ابن ملجم در مسجد در كمين او نشست و او را كشت . . . پاسخ : اگر اين مسأله اشكالى در سياست و تدبير درست وارد كند بايد در سياست و تدبير درست رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم نيز اشكال نمود ، زيرا با داشتن آن همه دشمن در مدينه شب و روز به تنهايى بيرون مى شد . . . و نيز على عليه السلام كه هيبتش در دل مردم نشسته بود باورش نمى شد كه كسى او را ترور كند . . . [2]
[1] - به توضيح ص 834 توجه شود . ( م ) [2] - شرح نهج البلاغة 10 / 259 .
842
نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 842