نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 839
باز دار و خون خود را حفظ كن تا زمانى كه براى برپا داشتن دين و كتاب خدا و سنت من ياورانى بيابى . . . [1] و در جاى ديگر هنگامى كه از مس جد بيرون شد و به آغلى رسيد كه حدود سى رأس گوسفند در آن بود فرمود : ( به خدا سوگند اگر به شمار اين گوسفندان مردانى داشتم خير خواه خدا و رسول ، بى ترديد اين پسر زن مگس خوار را از حكومت ساقط مى كردم . شب هنگام سيصد و شصت نفر تا پاى جان با او بيعت كردند ، اميرمؤمنان عليه السلام فرمود : فردا صبح در احجار الزيت [2] سر تراشيده جمع شويد و خود آن حضرت هم سر تراشيد ، ولى از آن همه مردم جز ابوذر و مقداد و حذيفة بن يمان وعمار ياسر و در آخر همه سلمان كسى سر تراشيده نيامد ، آن گاه امام عليه السلام دست به آسمان برداشت و گفت : خدايا ، اين مردم مرا به ناتوانى كشاندند چنان كه بنى اسرائيل با هارون چنين كردند ، خدايا ، تو از نهان و آشكار ما آگاهى و هيچ چيزى در زمين و آسمان بر تو پوشيده نيست ، مرا مسلمان بميران و به صالحان ملحق ساز . هان ، سوگند به خانه كعبه و حاجيانى كه گرد آن مى گردند و بدان دست تبرك مىسايند و براى پرتاب سنگريزه مى شتابند اگر سفارش پيامبر امى صلى الله عليه و آله و سلم نبود مخالفان را به غرقاب مرگ مىكشاندم و باران آتشين مرگ را بر سرشان مىباراندم ، و به زودى خواهند دانست . ( 1 ) اشكال دوم : گويند : اگر پس از بيعت با او در مدينه معاويه را در شام بر حكومت باقى مى گذاشت تا هنگامى كه خود قدرت را كاملا به دست مى گرفت و حكومتش استوار مى شد و معاويه و شاميان با او بيعت مى كردند آن گاه به عزل معاويه مى پرداخت بى شك از جنگ با او آسوده مى گشت .
[1] - بهج الصباغة في شرح نهج البلاغة ، علامه شوشترى 4 / 519 . [2] - محلى است در مدينه . ( 3 ) - روضه كافى / 33 .
839
نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 839